آموزش عقائد

آموزش عقائد

درس آموزش عقائد توسط استاد حجة الاسلام و المسلمین خرد در 54 جلسه تدریس شده است. درس آموزش عقائد بر مبنای کتاب اصول اعتقادات به صورت ابتدایی یک سلسه مباحث اعتقادی مورد نیاز هر فرد را بیان می‌نماید.

تعداد دروس
تعداد دروس
54 عدد
ترم
ترم
پایه 1 - ترم 1
مدت آموزش
مدت آموزش
29:40:00 ساعت
پرسش و پاسخ
پرسش و پاسخ
انجمن تخصصی

نمونه ای از سرفصل های دروس

  • مقدمه
  • علم اعتقادات
  • دین
  • توحید فطری
  • توحید فطری
  • وجود انسان
  • وجود انسان و جهان
  • برهان نظم
  • وجود خدا
  • دلایل توحید
  • توضیحات درس

  • معرفی استاد

  • پرسش و پاسخ

معرفی اجمالی علم عقائد (کلام اسلامی):

علم کلام از علوم اسلامی است که بیشتر بر کاربرد عقل و علم در مسائل اعتقادی تکیه دارد تا باور تقلیدی. علم کلام معتقد به تحقیقی بودن باورهای اعتقادی است، نه تقلیدی بودن آن‌ها.

دانش کلام، به پایه‌های اعتقادی در یک دین و مقابله و بحث با نظرات دیگر اندیشه‌ها می‌پردازد. جُستارهایی مانند برهان‌های اثبات وجود خدا، حدوث یا قِدَم جهان هستی، نبوت خاصه و عامه، عدل الهی، امامت، معاد و... در این رشته نظری بحث می‌شود. دانشمند علم کلام را «متکلم» می‌نامند.

 

تقلید در مسائل اعتقادی:

برخلاف احکام شرعی که تقلید در آن‌ها نه تنها جایز است بلکه متداول‌ترین راه رسیدن به احکام شرعی است، در مباحث اعتقادی این‌گونه نیست. به گفته شهید ثانی در حقائق الایمان، علماء مسلمان به‌ جز گروه‌ اندکی، همه معتقدند که در اصول دین تقلید جایز نیست[1]. دلیل آن‌ها این است که ایمان به اصول دین باید از روی یقین باشد؛ حال آن‌که تقلید یقین‌آور نیست.

طبق نظر شیخ انصاری، وجوب تحقیق و استدلال در اصول دین دیدگاه مشهور است و دیدگاه‌های دیگری هم هست؛ از جمله برخی تقلید را در صورتی‌که از آن، علم به دست آید جایز دانسته‌اند[2]. به باور خود ایشان تقلید در اصول دین اشکال ندارد زیرا اولا روایات، وجود معرفت را در ایمان شرط کرده‌اند و دلیلی بر وجوب تحقیق وجود ندارد و ثانیا به علت وجود شبهات فراوان، با صِرف تحقیق هم، امکان رسیدن به یقین وجود ندارد. شیخ طوسی هم معتقد است کسی که توان تحقیق درباره اصول دین را ندارد، می‌تواند از عالِم تقلید کند[3]. 

طبق فتاوای مراجع تقلید که امروزه در نخستین مسائل کتاب‌های توضیح المسائل به آن اشاره می‌شود، اعتقاد مسلمان به اصول دین باید یقینی و از روی دلیل باشد و نباید در این زمینه سخن کسی را بدون دلیل پذیرفت. البته برخی از مراجع عظام تقلید افزوده‌اند که اگر کسی به اصول دین یقین پیدا کند، گرچه از روی دلیل نباشد مسلمان به شمار می‌آید. 

 

موضوع علم کلام:

گرچه درباره موضوع علم کلام سخنان متعددی مطرح است اما به طور کلی موضوع اصلی و اساسی علم کلام سه محور خداشناسی، رهنماشناسی (نبوت و امامت) و معادشناسی است. گر چه در مسائل دیگری مانند جهان و انسان از جهات مختلف هستی‌شناسی و کمال‌شناسی و... نیز مباحثی در آثار کلامی متکلمان مسلمان عنوان شده است، اما موضوع اصلی آن، محورهای یاد شده است.

 

فایده علم کلام:

۱- دین‌شناسی تحقیقی: اولین فایده علم کلام که نفع آن به خود متکلم می‌رسد این است که شخص متکلم از مرحله تقلید عبور کرده و در باورها و اعتقادات خود به مرحله تحقیق می‌رسد.
۲- ارتقاء تربیتی: علم کلام، برای متکلم ثمره و نتیجه تربیتی نیز دارد. زیرا با رشد و استحکام معرفت او به خداوند متعال و آموزه‌های دینی، به نیتی پاک و عبادتی خالص دست پیدا می‌کند.

۳- ارشاد و هدایت: یکی از فواید علم کلام راهنمایی حقیقت‌‌جویان با آشکار نمودن راه‌های معرفت خدا و الزام معاندان با اقامه دلایل و براهین است. در واقع ارشاد و هدایت جاهلان و منحرفان از فواید علم کلام است و متکلم با بهره‌گیری از شیوه‌های مختلف بحث و استدلال، افراد مستعد را ارشاد نموده و گمراهان را هدایت می‌کند.

۳- پاسداری از عقاید دینی: عقاید و باورهای دینی همواره مورد هجوم معاندان و بدخواهان بوده و خواهد بود‌ و یکی از فواید علم کلام، پاسداری از عقاید دینی در برابر شبهات اهل باطل است.

۵- نیازمندی علوم دینی به کلام: همه علوم دینی در اثبات موضوع خود نیازمند علم کلام می‌باشند، زیرا تا وجود و صفات الهی، بعثت و عصمت پیامبران و رهبران آسمانی و... اثبات نگردد، موضوع علومی مانند: تفسیر، حدیث، فقه و غیره اثبات نخواهد شد.

 

تاریخچه و منشا پیدایش علم کلام:

درباره تاریخ تولد علم کلام، و این‌که از چه زمانی در میان مسلمین پدید آمد، به طور دقیق نمی‌توان اظهار نظر کرد؛ اما آن‌چه را در این زمینه می‌توان بیان کرد این است که در نیمه دوم قرن اول هجری برخی از مسائل مانند بحث جبر و اختیار و بحث عدل، در میان مسلمانان مطرح شد. گرچه عده‌ای از مستشرقین برای این‌که اصالت علوم و معارف اسلامی را نفی کنند، کوشش دارند به هر نحوی برای همه علومی که در میان مسلمانان پدید آمده، ریشه‌ای از خارج جهان اسلام و فرهنگ اسلامی جستجو و ارائه کنند، اما حقیقت آن است که بحث استدلالی درباره اصول اسلامی از خود قرآن آغاز شده و در سخنان پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌ مطرح شده و در کلمات پیشوایان دین به خصوص امیرمؤمنان علی بن ابی‌طالب علیه‌السلام پی‌گیری شده است پس هیچ دلیلی ندارد که کسی بخواهد منشا دیگری برای مباحث کلامی جستجو نماید.

 

معرفی «کتاب اصول اعتقادات در چهل درس»:

این کتاب در حدود ۲۳۰ صفحه و در ضمن ۴۰ درس، مباحث کلی را پیرامون مسائل اعتقادی بیان می‌کند. مؤلف محترم، جناب حجت الاسلام حاج شیخ اصغر قائمی، با استناد به آیات قرآن کریم، احادیث و حکایات متعدد، اصول اعتقادی (اصول دین) را به گونه آموزشی بیان می‌دارد. نگارنده، ابتدا مباحثی در باب اهمیت و جایگاه اصول اعتقادی مطرح کرده و سپس با برشمردن اصول دین، هر اصل را به تفکیک شرح می‌دهد.

مباحث و عناوین کلی این کتاب به شرح زیر است:

مقدمه (مقدمه مولف، بیان اهمیت مباحث اعتقادی).

بحث توحید (توحید فطری، نشانه‌های وجود خدا، برهان نظم، صفات خداوند و...).

بحث عدل الهی (فلسفه بلاها و مصیبت‌ها، بحث اختیار، جبر و تفویض و...).

بحث نبوت (نوبت عامه و خاصه و...).

بحث امامت (امامت عامه و خاصه، مباحثی پیرامون حضرت مهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه، ولایت فقیه و...).

بحث معاد (دلایل اثبات معاد، معاد جسمانی و روحانی، برزخ، قیامت، بهشت و جهنم، شفاعت و...).

 

[1]  شهید ثانی، حقائق الأیمان، ۱۴۰۹ق، ص۵۹.
[2] شیخ انصاری، فرائدالاصول، ۱۴۲۸ق، ج۱، ص۵۷۴. 
[3] شیخ طوسی، العده، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۳۰.

  • سلام علیکم خسته نباشید سوال: اگر داشتن یک صفت فعل نیازمند به دو بخش که یکی شخصی که آن فعل از او صادر می شود و شخصی دیگر که فعل بر او انجام می شود دارد، می توان گفت خداوند برای داشتن یک صفت فعل نیازمند به یک مفعول است؟

    مشاهده جواب
  • عرض سلام و قبولی طاعات و ممنون بابت پاسخ دادن به سوالات گذشته ممنون میشم اگر سوالی در جواب به پاسخ تون پرسیدم در اون سوال هم لطف کنید زحمت جوابش رو بکشید ۱- موضوع روح توی قرآن هم طبق متن کتاب یک موضوع سربسته هست، حالا سوالم اینه که ما دقیقا چقدر راجع به چیستی این موضوع میدونیم و اصلا چطور اثبات می کنیم که روح وجود داره ؟ ۲- اون بخش درس که با عنوان فعالیت های مختلف روح انسان، در نظر گرفته شده، به نظر همه ش از فعالیت های مغز سرچشمه میگیره مثل حافظه، تجزیه تحلیل و حتی هر روز دانشمندان دارن راجع به موضوعات عمیق تر مثل همون دوست داشتن و اراده مطالب جدید تری ارائه میدن که کجای مغز چه اتفاقی میفته که این رفتار حاصل میشه. با این حساب دقیقا چطور مرز بین اثر روح و مغز رو ما درک می کنیم ؟ ۳- دو تا مثال جالب در ادامه ی سوال دو وجود داره که ممنون میشم بفرمایید هر کدوم رو چطور جواب میدیم. اولی ش اینکه بچه ای که به دنیا میاد روح داره قاعدتا، مغزش هست که شکل نگرفته هنوز درست، چطور ما خیلی از رفتار ها رو به روح نسبت میدیم در حالیکه یک بچه با وجود داشتن روح نمی تونه اون رفتار ها رو داشته باشه ؟ دومی ش اینکه یک آدمی که مشکل یا معلولیت ذهنی داره یا اصلا مجنون هست، این هم روح داره، ولی به دلیل مشکل عملکردی مغزش به این روز در اومده، و اینجا هم رفتار هایی که به روح نسبت میدیم از این آدم صادر نمیشه.چطور میشه ؟ خیلی ممنون از وقت و انرژی تون. یا علی

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم، طاعات و عبادات قبول با اجازه تون طبق معمول بنا رو بر بی دین بودن فرد بگذاریم و سوالات رو مطرح کنیم ۱- استاد می فرمایند که مولف می فرمایند جواب اینکه آیا خدا وجود دارد و اینکه آیا خدا یکی ست رو به فطرتت رجوع کن، در حالیکه به نظر نمیاد از نظر یک فرد بی دین رجوع به درونش کارساز باشه، شخص می تونه بگه من فقط به علم ایمان دارم و چیزی که شما به نام فطرت بهش اشاره می کنید به خاطر این هست که از بچگی در گوش ما این طور خونده شده و فرضا اگر پدر و مادرم ایمان نداشتن اصلا من همچین حسی هم نمی داشتم. این رو چطور جواب میدیم ؟ ۲- در کتاب و به نقل از استاد، وجود انسان و عالم نشانه ی وجود خدا و یکی بودنش هست، از اون طرف مثالی هم که استاد زدند، راجع به اینکه یک نرم افزار بدون مهندس نمی تونه ایجاد بشه و از این نتیجه گرفتند که باید یک حی صاحب عقل و شعور جهان هستی رو به وجود آورده باشه، از نظر یک فرد بی دین به نظر درست نمیاد. همون طور که گفتم افراد بی دین معمولا این طور می گن که ما فقط به علم اعتقاد داریم، بنابراین وجود عالم به دلیل وجود نیروی گرانش هست و از دیدن عالم به جای اینکه پی به خالق ببرند به نیروی گرانش پی می برند. به عنوان مثال در علم فیزیک ما داریم که اگر ۲ جسم رو در فضای خلا با یک سرعتی در یک جهتی قرار بدیم این ۲ جسم قهرا به دور هم شروع می کنند به چرخیدن به علت گرانش، یا خلقت انسان به این پیچیدگی طی سالیان درازی از بحث های به وجود آمدن حیات روی زمین و جانداران تک سلولی و باکتری و رفته رفته تکامل جانداران و به وجود آمدن موجودات پیچیده تر تا جهش های ژنتیکی و در نهایت به وجود آمدن انسان هست، بنابراین باز هم پی به وجود خالق نمی برن بلکه پی به علم پشت اون خلقت می برن. حالا اگر روی این موضوع دقیق بشیم و بپرسیم که گرانش با این دقت که قادره یک عالم رو بسازه چه طور به وجود اومده یا همون خاصیت ذاتی ذرات که باعث به وجود اومدن حیات در نهایت به این شکل شده، چطور به وجود اومده ؟ اونها در جواب می گن که خدایی که شما ادعا می کنی خالق هست چطور به وجود اومده ؟ و اگه بناست این خدایی که شما ادعا می کنی خودش وجود داشته باشه همیشه و نیازی به خالق نداشته و می پذیری این موضوع رو، پس چرا نمی پذیری که خصوصیات ذاتی ماده و گرانش و انرژی همیشه وجود داشته و نیازی به خالق نداره ؟ این رو چطور جواب میدیم ؟ ۳- نکته ای که هشام بن حکم مطرح می کنه، راجع به اینکه از آفرینش دقیق جسمش به خدا پی برده و ازش به عنوان ترکیب منظم یاد می کنه که باید یک ناظم داشته باشه، پس کسی که نابینا به دنیا میاد یا با سرطان یا با هر بیماری مادرزادی دیگه ای به دنیا میاد باید نتیجه بگیره که این یک مجموعه ی بی نظمه و ناظمی وجود نداره ؟ چطور به این سوال پاسخ میدیم ؟ باز هم یک دنیا ممنون که وقت و حوصله می گذارید و سوالات رو جواب میدید

    مشاهده جواب
  • عرض سلام و ادب و قبولی طاعات طبق معمول شیوه ی بحث رو با اجازه تون بر مبنای فردی بگذاریم که دین نداره و این درس رو می خونه و سوالاتی براش پیش میاد. ۱- اگر چه موضوع غریزه حتی در حیوانات موضوع پیچیده ای هست ولی در علم زیست شناسی هر چند که نمی تونه فعلا همه ی جنبه ها رو توضیح بده اما مجموع ژنتیک، شبکه ی عصبی و تحریک کننده های محیطی تشکیل این غریزه رو میدن که منجر به بروز رفتاری مثل مهاجرت فصلی پرندگان میشه. حالا ما داریم راجع به پیچیده ترین موجود زیستی که انسان باشه صحبت می کنیم و سوال اینه که این فطرتی که ما در اسلام ادعا می کنیم وجود داره آیا همون ترکیب مغز، برنامه ریزی ژنتیکی، شبکه ی عصبی و هورمون ها و واکنش های رفتاری انسان به محرک های محیطی نیست ؟ یعنی یک چیز کاملا مادی که ربطی به روح نداره (کسی که دین نداره دلیلی برای اعتقاد به روح هم نداره) مثلا اگر یکی اینطور استدلال کنه که انسان به صورت ژنتیکی از نظر زیست شناسی، استعداد و تمایل به تشخیص پترن یا الگو داره، و به خاطر همین دنبال الگوی آفرینش و آفریننده میگرده و چیزی بیشتر از این وجود نداره، ما جواب این رو چطور میدیم ؟ یا کسی بگه اگه بشر قادر به دستکاری کد های ژنتیکی انسان بشه و بتونه این ژن رو دستکاری کنه در تولد یک نوزاد پس دیگه انسانی که متولد شده فطرتی نداره ؟ ۲- در درس می فرمایند که فطرت و عقل برگرفته از روح هستن و عقل با مغز فرق داره. در حالیکه به نظر تعقل و قدرت ادراک همون عملکرد مغز انسان هست و دلیلی بر وجود روح نیست. در نظر بگیرید کسی که مجنون هست و عقل نداره، مغزش مشکل عملکرد داره و قاعدتا این آدم زنده ست و روح داره ولی قدرت تعقل نداره پس میشه نتیجه گرفت که تعقل یک پدیده ی کاملا مادی هست ؟ یا اصلا در همچین آدمی به نظر نمیاد اصلا غریزه ی معنوی دیده بشه . پس مجنون فطرت نداره ؟ یعنی این طور به نظر میرسه این چیزی که ما فطرت نام گذاری می کنیم یک چیز مادی هست و بس ؟ ۳- به نظر میاد حتی بحث پی بردن به وجود فطرت از طریق شرایط بحرانی می تونه با متن خود کتاب علیه ش استدلال بشه. می فرمایند یک شرایط سخت رو در نظر بیارید که هیچکی نیست و در دل دریا (حدیث امام صادق (ع)) یا بیابون هستید و در خودتون دنبال کسی می گردید که کمک تون کنه و این اسمش فطرت هست. حالا متن خود کتاب داره میگه امید و حب ذات و میل به بقا از غرایز مادی هست و طبیعیه که ترکیب این غرایز به دنبال روزنه ی امیدی میگرده که به بقا ادامه بده. چرا باید اسم این رو فطرت گذاشت ؟ ۴- می دونم که این موضوع مربوط به شما نیست که بخواید جواب بدید ولی به صورت کلی با اینکه درس اصول عقاید بناش بر مبنای استدلال بود از ابتدا، ولی در بحث فطرت به نظر نمیاد اونقدر قوی بر اساس استدلال پیش رفته باشه، شخص می تونه ادعا کنه که نه حدیث امام فعلا براش حجت هست نه سخن دانشمندانی مثل انیشتین و … و به همون اندک استدلالی هم که کتاب آورده، در عصر حاضر با وجود پیشرفت هایی که در زیست شناسی و هوش مصنوعی و علوم اعصاب و … شکل گرفته، ایراد زیادی میشه وارد کرد. حقیقتا من رشته م زیست شناسی نیست و به این درس فطرت که رسیدم رفتم بخونم راجع بهش از نظر زیست شناسی و بعد دیدم این موضوع فطرت یک موضوع پیچیده ست حتی به لحاظ زیست شناسی که تهش آدم رو به علیت می رسونه که چه سیستم پیچیده ای درون انسان آفریده شده که انسان با خودش راجع به خلقت اصلا به این شکل فکر کنه. به هر حال ممنون میشم اگر منابع بیشتری رو برای بررسی وجود فطرت با تکیه ی بیشتر بر استدلال معرفی کنید. ۵- سوال آخر هم ربطی به فطرت نداره ولی چون در این درس مطرح شده می پرسم، آیه ی قرآن هست که هیچ تغییر و دگرگونی در آفرینش خدا نیست، ولی به دلیل جهش های ژنتیکی ما می بینیم چیز های عجیبی در خلقت به وجود میان. مثل انسان هایی که اندام جنسی مردانه دارند ولی سایر ويژگی های بدنشون زنانه هست. یا کسانی که با بیماری پروانه ای به دنیا میایند یا هر بیماری ژنتیکی مادرزاد دیگه ای. این رو چطور توضیح میدیم ؟ خیلی ممنون از وقت و حوصله ی شما، که سوالات ما رو می خونید و جواب میدید :) خدا خیر بده بهتون.

    مشاهده جواب
  • با سلام و تشکر از زحمات تون و ارائه ی این درس ارزشمند در بحث دین و تامین عدالت اجتماعی، امام رضا می فرمایند که کسی که معتقد به دین نیست از گناهان اجتناب نمی کند. یا در ادامه کتاب می فرماید که کسی که به خدا و قیامت اعتقاد نداره واژه هایی مثل عدالت، برابری و همه مسائل اخلاقی براش پوچ و بی ارزش هست. ۱- سوالی که وجود داره این هست که یک فرد بی دین می تونه اینطور استدلال کنه که “اولا گناه و اجتناب از اون باید برام تعریف بشه! چون من اعتقادی به اون منبعی که گناه رو داره تعریف می کنه ندارم! از نظر من چیزی باید ازش اجتناب بشه که زیان دنیوی داره مثلا خیلی ها خوردن مشروب رو ترک می کنند نه به دلیل دین داری بلکه به خاطر تاثیرات بدی که روی خودشون و زندگی شون می ذاره. و گناهی که تاثیر اخروی داره هم از نظر من از اعتبار ساقط هست چون من اصلا اعتقادی به معاد ندارم. به عنوان مثال فرض در جوامع غربی دست دادن به نامحرم یک امر رایج و بخشی از فرهنگ و حتی نشانه ی احترام هست. حالا شخص بی دینی که به شکل عقلانی بناست باهاش بحث بشه و تاثیر اخروی از نظرش بی معنی هست و قائل به تاثیر بد دنیوی هم برای این فعل نیست، این موضوع رو نه در راستای عدالت اجتماعی می بینه نه منطقی بلکه حتی ممکنه بعضی از احکام دین رو که برای خودش توجیه منطقی نداره، محدودیت های نه تنها بی اساس بلکه بر اخلاف اخلاق اجتماعی خودش ببینه.” الان ما در جوامع غربی شاهد آزادی همجنسگرایی هستیم که در یک کشور دینی ابدا پذیرفته شده نیست. و از نظر یک فرد بی دین آزادی همجنسگرایی به عدالت اجتماعی چه بسا نزدیک تره چون این طور جامعه ای داره یک قشری که جامعه ی دینی جایی براش قائل نیست رو در خودش جا میده و از نظرش این قشر ضرری هم برای جامعه ندارند. ۲- یا استاد می فرمایند که بدون دین جامعه مثل وحوش هست و هر کسی آزاده هر فسادی بکنه و از ترس قانون و … هست که جلوگیری میشه. سوال اینه که به نظر میاد به این شکل ما داریم عقلانیت انسان رو کاملا زیر سوال می بریم. چون داریم میگیم انسان بدون دین مثل حیوانی هست که یا باید آزادانه هر کاری می خواد بکنه یا با تنبیه و زور جلوش گرفته میشه. این رو یک فرد بی دین نه تنها درک نمی کنه بلکه توهین به شعور خودش می دونه. در نظر بگیرید مثال نقض ترین موردی که داریم کشور سوییس هست که توش هر قانونی که وضع میشه مستقیما توسط مردم وضع میشه ! یعنی حتی حکومت به این شکل نیست که دولت یا مجلس تصمیم بگیرن بلکه همه چی مبتنی بر عقل جمعی ست و بابت هر چیزی رای گیری میشه و این کشور از موفق ترین کشور ها در عرصه ی عدالت اجتماعی هست. چه بسا یک فرد بی دین در سوییس استدلال کنه که حدودی که به عنوان جریمه بر گناهان توی اسلام تعریف شده انسانی نیست !!! مثل اعدام و قطع دست و سنگسار و … چون اصلا این جرایم تعریف نشده در کشورش و نهایتا حبس و جریمه مالی وجود داره. پس اگر جلوگیری به دلیل ترس و زوری هم وجود داره مربوط به جامعه اسلامی میشه نه جامعه ی بی دین اون آدم. ۳- مساله دیگری که وجود داره این هست که ما میایم ضرورت وجود دین به دلیل تاثیرش بر عدالت اجتماعی رو مطرح می کنیم بعد یک جامعه ی غیر دیندار که عدالت اجتماعی رو رعایت کرده در نظر میگیریم و میگیم چون جوامع دیندار دین رو کامل اجرا نمی کنن فوایدش رو نمی بینن و جامعه ی غیردیندار چون بدون اعتقاد به دین این مسائل رو رعایت می کنه فوایدش رو میبینه. خب بحث همینه ! ما خودمون داریم نقش اعتقاد به دین رو از بین می بریم چون اون جامعه نه از طریق دین بلکه از طریق عقلانیت خودش به این احکام و قواعد رسیده. پس دین این وسط چه کاره ست ؟ مثل این می مونه که به کسی بگی آقا بیا به من ایمان بیار این دارویی که من میگم به این شکل بخوری فلان فایده رو داره. شخص میگه آقا من خودم دارم این رو می خورم و از فایده ش هم بهره مندم ایمان به تو چه فایده ای برام داره ؟ بنابراین بحث ما شبیه به اینه که فایده ای رو به عنوان دلیل بر حقانیت چیزی مطرح می کنیم که شخصی که از طریق عقلانیت به همون فایده رسیده، حقانیت اون چیز براش بی معنی میشه چون عملا دلیل حقانیت مذکور رو از اون چیز سلب کردیم. خدا خیرتون بده. تشکر

    مشاهده جواب
  • با سلام و تشکر بابت ارائه خوب تون، همون طور که استاد فرمودن علم اعتقادات مهم ترین علم ها هست و نیاز به استدلال و … داره. از طرفی من ساکن اروپا هستم و چون آدم های مختلف رو با شیوه های زندگی و ادیان مختلف می بینم اجازه می خوام که سوالاتم رو با در نظر گرفتن یک فرد بی دین بپرسم در بحث آثار اعتقاد به دین سوالاتی که مطرح می تونه بشه: ۱- در اثر اول “دین به زندگی محتوا می دهد” اینطور می تونه استدلال بشه که لزوما انسان نباید دین داشته باشه که زندگی ش محتوا داشته باشه، کتاب می فرمایند که بدون دین زندگی پوچ و تکرار هست و استاد هم فرمودن با دین هست که انسان هدف خاص یا چارچوب یا نشاط داره، حالا بحث این هست که چه بسیار آدم بی دین هدفمند در زندگی حتی با هدف های خوب مثل تبدیل دنیا به مکانی بهتر که افراد بسیار کوشایی هم هستن و کار خیر می کنن، اخلاق اجتماعی خوب دارن و با نشاط هم هستن این موضوع رو وامدار دین نیستن و چه بسا به خدا و معاد و … هم اعتقاد نداشته باشن. چارچوب زندگی شون رو هم مبتنی بر عقل خودشون میدونن. در حالی که خیلی از آداب ظاهری یا اعمال عبادی دین اتفاقا مبتنی بر تکرار هست، مانند نماز و روزه و … این رو چطور پاسخ میدیم ؟ ۲- خود استاد هم در ادامه ی درس به بخشی از سوال قبل اینطور پاسخ میدن که بیمار یک دارویی رو بخوره ولو اینکه اعتقاد نداشته باشه آثارش رو میبینه، و شفاف می فرمایند کشور های پیشرفته دستورات دینی رو رعایت می کنن یا کار خیر انجام میدن ولی بدون اعتقاد به خدا و این کار ها اثر خوب خودشون رو هم روی جامعه میگذارن، بنابراین خود این موضوع به این معنیه که فرد بی دین می تونه لزومی بر دین نبینه و صرفا بر مبنای فهم خودش چارچوب زندگی ش رو بچینه و آثاری که ما برای دین ذکر می کنیم رو نشات گرفته از دین ندونه و جامعه ی با آرامش روانی خودش رو ببینه که به خاطر عمل به دستورات دینی به این آرامش رسیده ولی معتقد به دین نباشه. لزوم وجود دین برای این طور آدمی چی می تونه باشه ؟ ۳- استاد در درس فرمودند بسیاری از میلیاردر های دنیا به پوچی و خودکشی می رسند یا متحیر میشن که هدف زندگی شون چی هست ولی خیلی از میلیاردر های دنیا رو می بینیم که چون هدف شون از کار صرفا پول نیست تا لحظه ی آخر زندگی شون با لذت مثل روز اول که این اندازه ثروت نداشتن کار می کنن و فرضا از تاثیری که روی دنیا با کسب و کارشون می گذارند لذت می برن نه با اموالشون. این رو چطور باید پاسخ بدیم ؟ ۴- استاد راجع به شخصی که دچار زندگی سردی بود قبل از دین دار شدنش مثال زدن و این رو تعمیم دادن به این که زندگی بدون دین سرد هست و بدون آرامش و نشاط هست و روابط کاملا مادی هست، در حالیکه این رو یک فرد بی دین نمی پذیره چون این موضوع وابسته به صرف دین نیست بلکه وابسته به مجموع فرهنگ مردم یک کشور + دین هست. بعضی از کشور های اروپایی فرهنگ سردی در روابط دارن ولی برخی از کشور های دیگر اروپایی روابط بسیار گرمی دارن مستقل از دین شون یا اینکه با فرض اینکه در خاورمیانه و یا ایران خومون عموم فرهنگ مردم بر روابط گرم هست اگر فردی بی دین هم باشه باز هم روابط گرمی داره به دلیل فرهنگ غالب کشورش. این رو چطور پاسخ میدیم ؟ باز هم یک دنیا ممنون بابت ارائه ی این درس و پاسخگویی به سوالات طلاب علوم دینی

    مشاهده جواب
  • نظریه کسب در مورد اختیار وجبر انسان را با یک مثال ساده توضیح دهید

    مشاهده جواب
  • سلام وقت بخیر. چرا در جلسه نهم گفته میشود ممتنع مربوط به ذهن است ؟ الان یک انسانی که هم مرده و هم در عین حال زنده باشد چطور در ذهن امکان وجود دارد؟

    مشاهده جواب
  • سلام برشما.لطفا کتبی را که استاد خرد فرمودند درمورد تحریف انجیل و تورات معرفی کنید(لازم نیست حتما کتب مد نظر ایشان را معرفی کنید).ازکجا معلوم که ایشون یا هرمسلمانی راست میگن که تورات و انجیل تحریف شده است؟ درضمن ممنون ازپاسخ به سوالات قبل

    مشاهده جواب
  • خب حالا ممکن است این سوال پیش بیاید که ملاک جدا کردن غریزه معنوی از غریزه مادی چیست؟ پاسخ: درپاسخ به شما عرض میکنیم که هر غریزه ای که درانسان هست و کمتر یا بیشترش در حیوانات هم وجود دارد این غریزه مادی است.ترس در انسان و حیوانات وجود دارد.امید و تشنگی و گرسنگی و حب ذات(دوست داشتن خود).یغنی غرایز مشترک بین انسان ها و حیوانات غریزه مادی است.اما آنچه انسان دارد و حیوان ندارد وبه خاطر این ارزش ها اشرف موجودات است و مسیر تکامل مثل کمال طلبی است و انسان ذاتا به تکامل و رشد و ...را دوست میدارد و لذت میبرد ام درحیوانات احسان و شفقت و مهربانی و ایثار و ازخودگذشتگی و وجدان اخلاقی را نمیبینیم. این جملات را استاد خرد فرمودند. حالا این سوال برای من پیش می آید که من خودم با چشمان خودم دربعضی فیلمها یا عکس ها دیده ام که مثلا فلان سگ به فلان جوجه یک مرغ کمک میکند یا از آنها محافظت میکند و این احساس شفقت و مهربانی و ایثار و...در آن ها وجود دارد.این یک مبحث و بحث دیگر این است که بعضی انسان ها ازحیوانات پست تر هستند و امروزه مخصوصا اینها درانسان ها کمرنگ شده یا ازبین رفته است.شما چطور این قیاس را پاسخ میدهید؟

    مشاهده جواب
  • در کتاب اصول اعتقادات در چهل درس و خود استاد خرد فرمودند که اگر به آمارهای جهانی نگاه کنیم:میفهمیم که بیشترین بیماری های روانی و عصبی در کشورهایی است که ازدین درآنها خبری نیست.خب از این گفته خودتون سند یا مدرکی یا آماری واقعا دارین یا همین طوری یه چیزی فرمودین؟منبعی هم در پاورقی کتاب مشاهده نکردم . در یک سایت هم خوندم که درهمین ایران آمار بیماری های روانی افزایش پیدا کرده خصوصا در زنان.خب ما ایرانی ها که دم از امام حسین وقرآن میزنیم چی؟چرا توی افراد کشورماهم بیماری های عصبی وروانی افزایش پیدا کرده؟!حتی یکی از نزدیکان خودمون رو هم میشناسم که حافظ قرآنه ولی بیماری عصبی داره ؟چطور این سوالات رو پاسخ میدین؟!

    مشاهده جواب
  • سلام وقت بخیر.استاد خرد فرمودند: علم عقاید پیرامون قبل این دنیا،این دنیا و عوالم بعداز این دنیا بحث میکند و هرچه موضوع مهمتر اون علم ارزشمندتر و اشرف علوم است.پس علم عقاید اشرف علوم است.درصورتی که هر کسی که یک علم خاص رو مطالعه میکنه میگه که این علمی که من میخونم از همه علوم بهتره یا مثلا ملا احمد یا مهدی نراقی یکیشون گفته بودن توی یکی از کتبشون که علم اخلاق بهرتین علوم است.پس علم اخلاق برترین و اشرف علوم است چون در مرحله اجرا و عمل کردن به عقاید هست.پس علم اخلاق اشرف علوم است(البته منظور من اخلاق شیعی و مکارم اخلاقی که از14 معصوم گرفته شده باشد،نه هرعلم اخلاقی که با مبناهای هرانسانی درست شده باشد)

    مشاهده جواب
  • با سلام خسته نباشید در احادیثی که درباره بهشت است. امده که: همه ی اهالی بهشت جوان و سفید پوست و زیبا هستند پس چگونه با همین جسم دنیوی در قیامت و بهشت یا دوزخ حاضر میشویم درحالی که خیلی از کسانی که از دنیا میروند به سن پیری رسیده اند ممنون میشوم اگر جواب بدهید

    مشاهده جواب
  • سلام و خداقوت من امروز اخرین جلسه کلاس شمارو مطالعه کردم و واقعا استفاده کردم اجرتون با خدا فقط مسئله ای که هست اینه که من توی تمام ترمای دیگه رو اجمالی نگاه کردم شما دیگه درسی رو تدرسی نکرده بودین . لطفا اگه براتون امکانش هست درس های دیگه هم تدریس کنید . خیلی ممنون

    مشاهده جواب
  • باعرض سلام ... در بحث مقدمه مطرح شد که حتی برای شیعه شدن نیاز به تحقیق است _ برای اثبات خداوند و مباحث پیرامون آفرینش و معاد شاید عامه ی مردم به طرقی که فرمودید به معرفت دست پیدا کنند اما بدون تحقیقات درست علمی شیعه نمی تواند اثبات شود ، آیا همه ی مردم برای پذیرفتن شیعه باید بروند به سمت تحقیق علمی و اثبات برهانی و استدلالی یا بدون این مباحث هم عامه ی مردم می توانند به حقانیت شیعه پی ببرند ؟

    مشاهده جواب
  • با سلام و خسته نباشید، علت نامگذاری دیگر صفات سلبیه به جلالیه چیست؟

    مشاهده جواب
  • ایا کتب درسها موجود هست واگر هست کدام بخش

    مشاهده جواب
  • با سلام با توجه به اینکه در عصر غیبت مردم درمورد مسائل خود به فقیه مراجعه می نمایند و فقیه پاسخگو خواهد بود و تمام مسئولیت با خود فقیه می باشد و در پیشگاه خدا و امام معصوم اعمال او سنجیده خواهد شد اگر فقیهی اشتباهی مرتکب شود در روز قیامت به اعمال او رسیدگی خواهد شد اما تکلیف عده ای از مردم که ندانسته از او تبعیت نموده اند چه خواهد شد ایا تکلیفی برای انها هم وجود خواهد داشت؟

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم.آیا فلاسفه اسلامی مخصوصا صدرالمتالهین ملا صدرا(ره) قائل به جبر بوده اند یا خیر خوشحال میشوم اگر استاد خرد به این سوالم پاسخ دهند.باتشکر

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم استاد بزرگوار آیا برای آموزش عقائد نیاز به کتاب نیست؟ لطفا سوال را جواب داده به من پی دی اف کتاب را به من لینکش را بفرستید. خیلی معذرت میخواهم. با احترام محمد سروش احمدیار

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم اگر فرزندی کودن به دنیا بیاد طبق فرمایشاتتون خدا اجر ثوابی عظیمی به او میدهد و... سوال اینجاست که آیا خدا این والدین رو هم عقوبت میکند؟

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم.آیا طبق نظر مشهور و قالبی علمای شیعه قرآن در زمان رسول خدا(ص) جمع شد یا بعد رحلت آن حضرت؟خواهشمندم نظر مشهور علمای شیعه را در این خصوص بیان نماید.با تشکر از شما

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم.استاد خرد اگر میشود کتابی درسی در زمینه تاریخ پیامبر اسلام و ائمه معصومین(س) معرفی نماید که جهت مطالعه آزاد بتوانم از آن بهره ببرم.با تشکر

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم جناب خرد ...بنده سوالی داشتم ممنون میشم راهنمایی ایم کنید شما در جلسه چهارده ام گفته اید که سجده برای غیر خدا جایز نیست ، پس سجده ملائکه بر حضرت آدم علیه السلام و خشوع و به پا افتادن برادرانِ حضرت یوسف علیه السلام در برابر ایشان چه میشود؟!!!!!!!

    مشاهده جواب
  • با سلام و عرض خسته نباشید سوالی داشتم و اون اینه که چرا وقتی شخصی از دینی به غیر از اسلام برمیگرده، ما اون رو مستحق مجازات نمیدونیم اما وقتی کسی از اسلام مرتد میشه، اون رو لایق اعدام میدونیم؟ دلیل این کار ما چیه؟ آیا میشه گفت حکم کسی که از اسلام برگشته اما ایجاد شبهه و تبلیع نمیکنه هم اعدامه؟ با تشکر.

    مشاهده جواب
  • با سلام لینک کتاب اموزش عقاید مشکل دارد لطفا بررسی بفرمایید

    مشاهده جواب
  • سلام.آیا میشه ثابت کنید که موجودی که واجب الوجود هست حتما و الزاما باید در سراسر ویژگی های دیگر مثل علم و قدرت و ... دارای کمال مطلق است.آیا نمیشه گفت که یک موجود در وجود داشتن واجب است ولی در سایر کمالات ممکن مثلا نمک که در شور بودن خود نیاز ندارد ولی در سایر چیزها نیازمند؟

    مشاهده جواب
  • اگر شخصی بر اساس تحقیقاتی که انجام داد به این فرض محال رسید که دینی برتر از اسلام وجود داره خب اگر خارج بشه از اسلام براساس حاکم شرع کشتنش واجب نمیشه؟

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم امکانش هست کتاب اصول عقاید را اپلود نمایید. با تشکر

    مشاهده جواب
  • باسلام و عرض خسته نباشید از کجا در برهان نظم بفهمیم که این افرینش جهان از یک مبدا عاقل به وجودآمده ونشانه فکر و تدبیر می باشد ممنون می شوم راهنمایی کنید یا علی

    مشاهده جواب
برای ارسال سوال لطفا وارد شوید.
  • برای مطالعه دروس
    ثبت نام کنید!
×
کارایی بهتر در اپلیکیشن
ارتباط با ما