درس آموزش عقائد توسط استاد حجة الاسلام و المسلمین خرد در 54 جلسه تدریس شده است.
درس آموزش عقائد بر مبنای کتاب اصول اعتقادات به صورت ابتدایی یک سلسه مباحث اعتقادی مورد نیاز هر فرد را بیان مینماید.
پرسش و پاسخ
سوالات پیرامون وجوب و امکان
عرض سلام و ادب
و پیشاپیش ممنون از وقتی که می گذارید
من چند تا سوال راجع به این برهان داشتم که با اجازه تون می پرسم:
۱- چطور از برهان وجوب و امکان پی به کمال مطلق بودن واجب الوجود می بریم ؟ چون تمام بحث در این برهان راجع به وجود هست و به نظر کمال مربوط به صفات هست. چطور از روی این برهان به این نتیجه رسیدیم که واجب الوجود باید کمال همه ی خوبی ها و عاری از همه ی بدی ها باشه ؟ و چه طور به بی حد و اندازه بودن واجب الوجود رسیدیم ؟
۲- چرا قوانین حاکم بر طبیعت رو مثل زمان، مکان و قوانین فیزیکی و ... رو واجب الوجود نمیگیریم ؟ چرا نمیگیم این ها همیشه به همین شکل از ازل بودن ؟ در واقع چطور ثابت می کنیم این ها همگی ممکن الوجود هستن و واجب الوجود باید ماوراء طبیعت باشه و آفریننده ی اینها ؟
۳- اگر یک نفر اشکال کنه که اصلا گیریم این برهان درست باشه، از کجا معلوم این واجب الوجود همون خدایی هست که کتب آسمانی رو فرستاده و در ادیان الهی اومده چه جوابی میدیم ؟
خیلی ممنون از پاسخگویی تون
سلام علیکم و رحمت الله.
1. هر صفت کمالی باید موجود باشد تا کمال محسوب شود، و الا کمال نیست، علم موجود کمال است نه علم موهوم، یا علم تصور شده و .... پس هر کمالی باید موجود باشد.
هر موجودی یا وجود از خودش است یا از غیر، اولی واجب الوجود دومی ممکن الوجود است، و هر ممکن الوجودی به واجب باید برسد و الا موجود نمی شد.
پس هر صفت کمالی باید در واجب الوجود باشد و الا موجود نمی شد. ادله مختلفی ارائه شده است که در هستی فقط یک واجب الوجود است، پس همه کمالات به یک واجب الوجود باز می گردد.
بحث از نقص ها و شرها که به خدا باز نمی گردد فوق العاده مفصل است، به صورت مخصتر: برخی از شرها عدمی هستند لذا در خدایی که واجب الوجود است راه ندارد مثل جهل، عجز و همه صفات سلبی.
برخی از شرها مثل ظلم و ستم، بخل و ... با صفات کمالی الهی مثل عدل و احسان و ... سازگاری ندارد لذا در خدا وجود ندارد.
در این جا بیشتر از این نمی توان توضیح داد
2. واجب الوجود عقلا ویژگی هایی دارد که در موجوداتی مانند زمان و مکان و خورشید و ... .نیستند، واجب الوجود نباید مادی باشد زیرا هر ماده ای نیاز به مکان دارد، در حالی که در واجب الوجود هیچ نیازی نباید باشد، زیرا در صورت نیاز، ممکن الوجود است نه واجب الوجود، موجود مرکب، مادی، عاجز، غیر عالم، غیر حی، نمی تواند واجب الوجود باشد،
واجبالوجود موجودی است که وجودش ضروری و ذاتی است و به هیچ علت یا موجود دیگری وابسته نیست. در کلام شیعی بهویژه در برهان امکان و وجوب، واجبالوجود دارای ویژگیهای زیر است:
1. وجود ذاتی و مستقل:
واجبالوجود موجودی است که وجودش از ذات خودش ناشی میشود و برای وجود داشتن نیاز به هیچ علت خارجی ندارد. وجود او ضروری است و نمیتواند عدم داشته باشد.
2. بسیط بودن:
واجبالوجود از هرگونه ترکیب (اعم از مادی و غیرمادی) مبرا است. او ذاتاً بسیط است، یعنی هیچ جزء، بخش یا ترکیبی در وجود او راه ندارد.
3. کمال مطلق:
واجبالوجود دارای تمامی کمالات به صورت مطلق است، یعنی هیچ نقصی در او وجود ندارد. او قدرت، علم، و حیات بینهایت و بدون محدودیت دارد.
4. بینیازی مطلق (غنا):
واجبالوجود از هر چیزی بینیاز است. او به هیچ علت یا موجود دیگری وابسته نیست و وجودش مستقل از همه چیز است، در حالی که همه موجودات دیگر برای وجود خود به او وابستهاند.
5. واحد بودن:
واجبالوجود واحد است، یعنی فقط یک واجبالوجود میتواند وجود داشته باشد. تعدد واجبالوجود ممکن نیست، زیرا در این صورت نقص یا ترکیب در آنها پدید میآید.
6. ازلی و ابدی بودن:
واجبالوجود بدون آغاز و پایان است. او ازلی است، یعنی همیشه بوده و هیچ زمانی نبوده که او نباشد، و ابدی است، یعنی همیشه خواهد بود و فناپذیر نیست.
7. علتالعلل بودن:
واجبالوجود علت نخستین و اصلی همه موجودات است. همه موجودات ممکن برای وجودشان به او نیاز دارند و او علت هستیبخش به همه موجودات است، در حالی که خود او به علت نیاز ندارد.
این ویژگیها مجموعاً واجبالوجود را به عنوان موجودی کامل، بینهایت، و مستقل معرفی میکنند که منشأ و علت وجود همه موجودات دیگر است.
3. واجب الوجود، می تواند یکی از صفات خدای متعال باشد، لذا این اصطلاح «وجوب وجود» در لسان روایات و آیات نیامده است. یعنی به تعبیر دیگر خداوند دارای کمال بی نهایت است، و یکی از صفات او وجوب وجود است، که برای عقل قابل فهم است و اثرات علمی فراونی در مبحث توحید و خدا شناسی دارد.
نکته آخر: ویژگی های واجب الوجود ما به این مسئله رهنمون می شود که غیر خدا هیچ کسی صاحب این ویژگی ها نیست پس فقط خدا واجب الوجود است.
سوالات پیرامون وجوب و امکان
عرض سلام و ادب و پیشاپیش ممنون از وقتی که می گذارید من چند تا سوال راجع به این برهان داشتم که با اجازه تون می پرسم: ۱- چطور از برهان وجوب و امکان پی به کمال مطلق بودن واجب الوجود می بریم ؟ چون تمام بحث در این برهان راجع به وجود هست و به نظر کمال مربوط به صفات هست. چطور از روی این برهان به این نتیجه رسیدیم که واجب الوجود باید کمال همه ی خوبی ها و عاری از همه ی بدی ها باشه ؟ و چه طور به بی حد و اندازه بودن واجب الوجود رسیدیم ؟ ۲- چرا قوانین حاکم بر طبیعت رو مثل زمان، مکان و قوانین فیزیکی و ... رو واجب الوجود نمیگیریم ؟ چرا نمیگیم این ها همیشه به همین شکل از ازل بودن ؟ در واقع چطور ثابت می کنیم این ها همگی ممکن الوجود هستن و واجب الوجود باید ماوراء طبیعت باشه و آفریننده ی اینها ؟ ۳- اگر یک نفر اشکال کنه که اصلا گیریم این برهان درست باشه، از کجا معلوم این واجب الوجود همون خدایی هست که کتب آسمانی رو فرستاده و در ادیان الهی اومده چه جوابی میدیم ؟ خیلی ممنون از پاسخگویی تون
سلام علیکم و رحمت الله. 1. هر صفت کمالی باید موجود باشد تا کمال محسوب شود، و الا کمال نیست، علم موجود کمال است نه علم موهوم، یا علم تصور شده و .... پس هر کمالی باید موجود باشد. هر موجودی یا وجود از خودش است یا از غیر، اولی واجب الوجود دومی ممکن الوجود است، و هر ممکن الوجودی به واجب باید برسد و الا موجود نمی شد. پس هر صفت کمالی باید در واجب الوجود باشد و الا موجود نمی شد. ادله مختلفی ارائه شده است که در هستی فقط یک واجب الوجود است، پس همه کمالات به یک واجب الوجود باز می گردد.
بحث از نقص ها و شرها که به خدا باز نمی گردد فوق العاده مفصل است، به صورت مخصتر: برخی از شرها عدمی هستند لذا در خدایی که واجب الوجود است راه ندارد مثل جهل، عجز و همه صفات سلبی. برخی از شرها مثل ظلم و ستم، بخل و ... با صفات کمالی الهی مثل عدل و احسان و ... سازگاری ندارد لذا در خدا وجود ندارد. در این جا بیشتر از این نمی توان توضیح داد
2. واجب الوجود عقلا ویژگی هایی دارد که در موجوداتی مانند زمان و مکان و خورشید و ... .نیستند، واجب الوجود نباید مادی باشد زیرا هر ماده ای نیاز به مکان دارد، در حالی که در واجب الوجود هیچ نیازی نباید باشد، زیرا در صورت نیاز، ممکن الوجود است نه واجب الوجود، موجود مرکب، مادی، عاجز، غیر عالم، غیر حی، نمی تواند واجب الوجود باشد،
واجبالوجود موجودی است که وجودش ضروری و ذاتی است و به هیچ علت یا موجود دیگری وابسته نیست. در کلام شیعی بهویژه در برهان امکان و وجوب، واجبالوجود دارای ویژگیهای زیر است: 1. وجود ذاتی و مستقل: واجبالوجود موجودی است که وجودش از ذات خودش ناشی میشود و برای وجود داشتن نیاز به هیچ علت خارجی ندارد. وجود او ضروری است و نمیتواند عدم داشته باشد. 2. بسیط بودن: واجبالوجود از هرگونه ترکیب (اعم از مادی و غیرمادی) مبرا است. او ذاتاً بسیط است، یعنی هیچ جزء، بخش یا ترکیبی در وجود او راه ندارد. 3. کمال مطلق: واجبالوجود دارای تمامی کمالات به صورت مطلق است، یعنی هیچ نقصی در او وجود ندارد. او قدرت، علم، و حیات بینهایت و بدون محدودیت دارد. 4. بینیازی مطلق (غنا): واجبالوجود از هر چیزی بینیاز است. او به هیچ علت یا موجود دیگری وابسته نیست و وجودش مستقل از همه چیز است، در حالی که همه موجودات دیگر برای وجود خود به او وابستهاند. 5. واحد بودن: واجبالوجود واحد است، یعنی فقط یک واجبالوجود میتواند وجود داشته باشد. تعدد واجبالوجود ممکن نیست، زیرا در این صورت نقص یا ترکیب در آنها پدید میآید. 6. ازلی و ابدی بودن: واجبالوجود بدون آغاز و پایان است. او ازلی است، یعنی همیشه بوده و هیچ زمانی نبوده که او نباشد، و ابدی است، یعنی همیشه خواهد بود و فناپذیر نیست. 7. علتالعلل بودن: واجبالوجود علت نخستین و اصلی همه موجودات است. همه موجودات ممکن برای وجودشان به او نیاز دارند و او علت هستیبخش به همه موجودات است، در حالی که خود او به علت نیاز ندارد. این ویژگیها مجموعاً واجبالوجود را به عنوان موجودی کامل، بینهایت، و مستقل معرفی میکنند که منشأ و علت وجود همه موجودات دیگر است.
3. واجب الوجود، می تواند یکی از صفات خدای متعال باشد، لذا این اصطلاح «وجوب وجود» در لسان روایات و آیات نیامده است. یعنی به تعبیر دیگر خداوند دارای کمال بی نهایت است، و یکی از صفات او وجوب وجود است، که برای عقل قابل فهم است و اثرات علمی فراونی در مبحث توحید و خدا شناسی دارد. نکته آخر: ویژگی های واجب الوجود ما به این مسئله رهنمون می شود که غیر خدا هیچ کسی صاحب این ویژگی ها نیست پس فقط خدا واجب الوجود است.