درس درآمدی بر منطق جزوهای آموزشی برای تدریس مقدماتی علم منطق است که توسط استاد حجة الاسلام و المسلمین وافی در 18 جلسه تدریس شده است.
پرسش و پاسخ
آیا وجود عرضی خاص در تعاریف درست است؟
تعریف برای اینکه درست باشد باید جامع و مانع باشد.
تعریف انسان از طریق رسم تام: حیوان + شاعر ( جنس قریب + عرضی خاص)
اگر انسان را به این شیوه تعریف کنیم به نظر تعریف جامع نیست زیرا انسان هایی هستند که شاعر نیستند. این مشکل از وجود عرضی خاص در تعریف به وجود می آید(رسم). در حالی که در تعاریفی که از فصل در آنها استفاده میشود چنین مشکلی نیست. انسان: حیوان + ناطق یا جسم + ناطق (حد)
آیا برداشت بنده مشکل دارد یا اینکه تعریف به رسم جامع نیست؟
سلام علیکم و رحمت الله.
عرض خاص گاهی مساوی با معروض خود است، یعنی در همه افراد معروض موجود است، در این صورت تعریف با این که به رسم است ولی می تواند مانع و جامع باشد ولی اگر اخص از معروض باشد مانند مثالی که شما فرمودید، جامع افراد نمی تواند باشد. مثلا «متحیز (مکان دار)» برای جسم عرض خاص است ولی چون مساوی با معروض است اگر در تعریف بیاید جامع و مانع خواهد بود، مثلا در تعریف جسم گفته شود: موجود متحیز،.
پس می توان گفت که جامع و مانع بودن ارتباطی به رسم بودن ندارد بلکه مربوط به این است که عرضی خاص، مساوی است یا اخص.
در صورت وجود سوال، در خدمتیم
ممنونم، با توجه به پاسخ شما مطالبی پیدا کردم که به فهم مساله کمک میکنه:
انواع عرض خاص
عرض خاص، اعم از این است که مساوی موضوع خود باشد (مانند ضاحک نسبت به انسان) و یا مختص بعض مصادیق موضوع خود باشد (مانند خطیب، شاعر و مجتهد که بر بعض افراد انسان عارض میشوند) و نیز اعم از این است که خاصه نوع حقیقی باشد (مانند مثالهای گذشته) و یا خاصه جنس متوسط باشد (مانند متحیّز که خاصه جسم است) و یا خاصه جنس الاجناس باشد (مانند «موجودِ در غیر موضوع» که خاصه جوهر است).
عرض خاص همانند فصل باعث تمیّز معروضِ خود از سایر امور میشود با این تفاوت که فصل، ممیّز ماهیت است و عرض خاص، ممیّز افراد یک ماهیت از افراد ماهیات دیگری است که با آن در جنس شریک است و با «ایُّ شئٍ هو فی عَرَضه» از آن سؤال میشود.
تفاوت فصل و عرض
فصل آن چيزي است كه جنس بدون آن نمي تواند تحقق داشته باشد ، يعني جنس بدون آن يك معنائي است كه نمي تواند تحقق داشته باشد ، بي نياز از او نيست، فقط در ضمن آن است كه مي تواند وجود داشته باشد و بس . ولي عرض خاص و عرض عام چيزي هستند كه جنس قبل از آنها با فصل خودش تحقق دارد و بي نياز از آنها است . آنها در مرحله بعد از تحقق عارض اين مي شوند .
آیا وجود عرضی خاص در تعاریف درست است؟
تعریف برای اینکه درست باشد باید جامع و مانع باشد. تعریف انسان از طریق رسم تام: حیوان + شاعر ( جنس قریب + عرضی خاص) اگر انسان را به این شیوه تعریف کنیم به نظر تعریف جامع نیست زیرا انسان هایی هستند که شاعر نیستند. این مشکل از وجود عرضی خاص در تعریف به وجود می آید(رسم). در حالی که در تعاریفی که از فصل در آنها استفاده میشود چنین مشکلی نیست. انسان: حیوان + ناطق یا جسم + ناطق (حد) آیا برداشت بنده مشکل دارد یا اینکه تعریف به رسم جامع نیست؟
سلام علیکم و رحمت الله. عرض خاص گاهی مساوی با معروض خود است، یعنی در همه افراد معروض موجود است، در این صورت تعریف با این که به رسم است ولی می تواند مانع و جامع باشد ولی اگر اخص از معروض باشد مانند مثالی که شما فرمودید، جامع افراد نمی تواند باشد. مثلا «متحیز (مکان دار)» برای جسم عرض خاص است ولی چون مساوی با معروض است اگر در تعریف بیاید جامع و مانع خواهد بود، مثلا در تعریف جسم گفته شود: موجود متحیز،. پس می توان گفت که جامع و مانع بودن ارتباطی به رسم بودن ندارد بلکه مربوط به این است که عرضی خاص، مساوی است یا اخص. در صورت وجود سوال، در خدمتیم
ممنونم، با توجه به پاسخ شما مطالبی پیدا کردم که به فهم مساله کمک میکنه: انواع عرض خاص عرض خاص، اعم از این است که مساوی موضوع خود باشد (مانند ضاحک نسبت به انسان) و یا مختص بعض مصادیق موضوع خود باشد (مانند خطیب، شاعر و مجتهد که بر بعض افراد انسان عارض میشوند) و نیز اعم از این است که خاصه نوع حقیقی باشد (مانند مثالهای گذشته) و یا خاصه جنس متوسط باشد (مانند متحیّز که خاصه جسم است) و یا خاصه جنس الاجناس باشد (مانند «موجودِ در غیر موضوع» که خاصه جوهر است). عرض خاص همانند فصل باعث تمیّز معروضِ خود از سایر امور میشود با این تفاوت که فصل، ممیّز ماهیت است و عرض خاص، ممیّز افراد یک ماهیت از افراد ماهیات دیگری است که با آن در جنس شریک است و با «ایُّ شئٍ هو فی عَرَضه» از آن سؤال میشود. تفاوت فصل و عرض فصل آن چيزي است كه جنس بدون آن نمي تواند تحقق داشته باشد ، يعني جنس بدون آن يك معنائي است كه نمي تواند تحقق داشته باشد ، بي نياز از او نيست، فقط در ضمن آن است كه مي تواند وجود داشته باشد و بس . ولي عرض خاص و عرض عام چيزي هستند كه جنس قبل از آنها با فصل خودش تحقق دارد و بي نياز از آنها است . آنها در مرحله بعد از تحقق عارض اين مي شوند .