
42 عدد

پایه 3 - ترم 2

41:09:00 ساعت

انجمن تخصصی
نمونه ای از سرفصل های دروس
- علم بيان و تشبيه
- ادامه علم بيان و تشبيه
- ادامه علم بيان و تشبيه
- تقسيمات وجه شبه
- ادوات تشبيه
- فوايد تشبيه
- تشبيه بر غير طرق اصلي
- تشبيه
- مجاز
- ادامه مجاز
توضیحات درس
معرفی استاد
پرسش و پاسخ
معرفی اجمالی علم بلاغت:
مطابقت کلام با مقتضای حال مخاطب را بلاغت گویند؛ و به کلامی که این خصوصیت را داشته باشد؛ کلام بلیغ میگویند. علاوه بر کلام، بلاغت را صفت متکلم نیز دانسته و به واجد این صفت بلیغ گفته میشود.
علوم بلاغی، زیباشناسی سخن یا دانش شیواسخنی، از جمله فنون ادبی است و شاخههای سهگانه معانی، بیان، و بدیع را دربرمیگیرد.
بلاغت در لغت و اصطلاح:
«بلاغت» در لغت، مصدر «ب-ل-غ» به معناى رسيدن است و بلاغت در سخن نيز به معناى رسيدن به هدف مورد نظر در گفتار است. گاه نيز بلاغت به ابلاغ، به معناى رساندن، تفسير شده و بلاغت در سخن، به رساندن معنا، در بهترين ساختار زبانى و به نحوى آشكار، تعريف مىشود.
بلاغت در مفهوم اصطلاحىِ آن، گاه عنوان يك دانش از شاخههاى علوم ادبى زبان عربى است و گاه به سانِ اصطلاح بليغ، در وصف گونه خاصى از سخن، يا گوينده آن به كار مىرود.
علوم بلاغی:
دانش بلاغت از دانشهاى كاربردى به شمار مىرود كه هدف از آن مزيت بخشيدن به سخن يا مصونيت آن از اشتباهات غير دستورى است كه گاه به شيوه بيان معانى و گاه به شيوه هماهنگى سخن با موقعيت بيان آن و گاه به شيوه گزينش كلمات مربوط مىشود.
سخن بليغ آن است كه افزون بر ويژگى «فصاحت»، ساختارهاى گوناگون زبان در موقعيتهاى مناسب آن به كار رفته باشد؛ براى مثال در مكان مناسب از تأكيد، تكرار، گزيدهگويى و زيادهگويى و ... استفاده شده باشد.
بنابراين ويژگى، بلاغت به واژگان مفرد نسبت داده نمىشود و تنها تركيبها و عبارات را شامل مىشود، در حالیكه ويژگى فصاحت به كلمه نسبت داده مىشود.
كلمه فصيح آن است كه حروف آن تناسبى آوايى داشته و استعمال آن در معناى مورد نظر نامأنوس نباشد و ساختار صرفى آن مطابق با قواعد ساخت كلمات در زبان عربى باشد و سخن فصيح، آن است كه افزون بر برخوردارى يكايك واژگان از ويژگى فصاحت، مجموع سخن نيز ساختار نحوى درست و استوارى داشته باشد و كنار هم نشستن واژگان، ناسازگارى آوايى پديد نياورد و دلالت سخن بر معناى مورد نظر دشوار و پيچيده نباشد.
تاریخچه فن بلاغت:
اصل و منشاء بلاغت به ادب عرب برمیگردد و به شدت تحت تاثیر آن است. در قرون دوم و سوم، علما و ادبای عرب در زمینه اعجاز قرآن و بلاغت آن به تحقیق و بررسی پرداختند. از همین جا بود که دیباچه علم بلاغت گشوده شد. از آن پس ادیبانی که بیشتر ایرانی بودند به تألیف کتابهای متعدد در این زمینه پرداختند.
کار تالیف کتابهای مربوط به بلاغت در زبان فارسی از اواخر قرن پنجم شروع شد. از جمله این کتابها، «المعجم فی معاییر اشعار العجم» تألیف شمس قیس رازی؛ «ترجمان البلاغه» تألیف محمد بن عمر رادویانی؛ «حدائق السحر فی دقایق الشعر» تالیف رشید الدین وطواط و ... میباشد. فن بلاغت فارسی و عربی به سه شاخه معانی، بیان و بدیع تقسیم میشود.
علم بلاغت در ادبیات غرب، از یونان باستان شروع شد. ارسطو بلاغت را هنر كشف و كاربرد وسایلی میدانست كه برای ترغیب و تهییج شنونده مفید واقع شود. علاوه بر ارسطو، چند تن دیگر از جمله سیسرون و كوئین تیلین، خطیب قرن اول میلادی، كتابهایی در زمینه بلاغت در خطابه نوشتهاند. در نیمه دوم قرن بیستم، بار دیگر اصول بلاغت ارسطویی رواج یافت و این اصول، هم در مورد نگارش مورد توجه واقع شد و هم برای شناخت عناصر رمانها و شعرها.
معانی، بیان و بدیع:
علوم بلاغی که در آغاز با تامل و تدبر در قرآن و حدیث و اشعار عربی پدید آمد؛ شامل سه علم عمده معانی، بیان و بدیع میشود. معانی و بیان زیر ساخت بلاغت است؛ در حالیکه بدیع به جهات روبنایی آن توجه میکند. از سوی دیگر، محدوده علم بیان و بدیع، ادبیات و شعر و محدوده علم معانی، زبان است. در حوزه علم بیان، بحث مجاز مطرح میشود که به واسطه آن طرق مختلف و شیوههای گوناگون ایراد معنی واحد، همراه با اختلاف در وضوح دلالت تحقق مییابد و معنای آن استعمال کلمه در غیر معنای حقیقی است. لازمه صورتهای گوناگون مجاز، برخورداری از عنصر خیال است و بدین ترتیب سخن غیر مخیل از حوزه علم بیان خارج میشود. در مورد ارتباط علوم سه گانه بلاغی باید گفت: علم معانی بر بیان تقدم دارد؛ زیرا بیان بعد از رعایت مطابقت با مقتضای حال (معانی) حاصل میشود اما بیان، بر بدیع مقدم است؛ زیرا بدیع از توابع بلاغت است و پس از مطابقت و دلالت ( معانی و بیان) به آن نیاز پیدا میشود.
معرفی کتاب:
«جواهر البلاغه»، از جمله آثار معاصر در موضوع بلاغت (علم معانی، بیان و بدیع) است که در سالهای اخیر جایگزین کتاب «مختصر المعانی» شده است و به دلیل اختصار، مورد استقبال طلاب علوم دینی قرار گرفته است. نویسنده در این کتاب با اسلوب علمی، خلاصهای از تمام قواعد فصاحت و بلاغت و اصول بلاغی را ارائه کرده است.
نویسنده این کتاب احمد الهاشمی است. که این کتاب را به شیوه خطیب قزوینی نوشته است. در کتاب مزبور تمرینهای سودمندی به شیوه کتب جدید عربی وجود دارد که مورد استفاده دانش آموختگان علوم بلاغی قرار میگیرد و روی همین اصل، این کتاب از کتابهای درسی، در آموزشگاهها و مدارس متوسطه کشورهای عربی میباشد و تاکنون بارها چاپ شده است.
پيش از كتاب جواهر البلاغه، كتاب «مطوّل» و «مختصر المعانی» در حوزههاى علميه تدريس مىشد. تفتازانى، در اين دو كتاب ضمن اينكه همان خط مشى سكّاكى و شيوه خطيب قزوينى در «تلخيص المفتاح» را پيش گرفته و از روش شارحان پيشين، استفاده كرده و سعى او بر آن بوده كه عبارات و كلمات مصنف (خطيب قزوينى) را شرح دهد؛ گاه هم به نقد و بررسى پرداخته و مطلبى را تكذيب و سخنى را پذيرفته است. وى در ضمن شرح مطالب، موضوعات منطقى و فلسفى و كلامى را نيز گنجانده و نتوانسته خود را از بحث در اينگونه مسائل بركنار دارد. هاشمى در كتاب حاضر از ورود به چنين موضوعاتى كه سبب تطويل كلام مىشود خوددارى كرده است.
ساختار کتاب:
کتاب، مشتمل بر مقدمه و مباحث مقدماتی و سه بخش است. در بخش اول، «علم معانی» در نه باب و در بخش دوم، «علم بیان» در سه باب و هر باب در ضمن چند مبحث مطرح شده است. در بخش سوم نیز «علم بدیع» در دو باب تألیف شده که در ذیل هر باب به ترتیب، محسنات معنوی و لفظی عنوان شده است. توضیح برخی الفاظ و عبارات که گاه نیز مفصل است در پاورقیهای کتاب ذکر شده است.