معرفی علم منطق:
منطق، قانون صحیح اندیشیدن و درست فکر کردن است. یعنی قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس و معیار سنجش است که هرگاه بخواهیم درباره برخی از موضوعات علمی یا عقلی، تفکر و استدلال نماییم باید استدلالهای خود را با مقیاسهای منطقی ارزیابی کنیم تا به طور اشتباه نتیجه گیری ننماییم. در واقع منطق برای شخصی که از آن استفاده میکند، مانند شاقول یا طراز است که بنّا برای تنظیم امور ساختمان از آن استفاده میکند. به همین جهت در تعریف منطق گفتهاند: "منطق ابزاری است (مجموعه قواعد کلی) که مراعات کردن و به کارگیری اصول و ضوابط آن، ذهن را از اشتباه در تفکر و اندیشه باز میدارد."
با توجه به تعریف و توضیحات بالا، سه نکته مهم در معرفی و چیستی منطق وجود دارد:
۱- منطق بیانگر قواعد کلی و ضوابطی است که روش درست تفکر را در همه عرصههای زندگی بشری تعیین میکند.
۲- منطق اصل تفکر را به انسان نمیآموزد (اصل قوه تفکر به صورت خدادادی در وجود آدمی نهادینه شده است) بلکه روش درست آن را بیان میکند.
۳- علم منطق زمانی باعث درست اندیشیدن میشود که: اولاً: قواعد منطقی را به خوبی بدانیم. ثانیاً: از قوانین آن در جریان تفکر تبعیت کنیم. ثالثاً: در به کارگیری قواعد و ضوابط منطقی و تطبیق درست آنها بر مصدایق، دقت و مهارت کافی را داشته باشیم.
موضوع علم منطق:
قبل از هر چیز لازم است اشاره شود که موضوع هر علم عبارت است از آن چیزی که آن علم در اطراف، احوال، خواص و آثار آن بحث میکند. و از آنجا که هر علمی باید یک محور مشخص را مورد بحث قرار داده و درباره مسائل مربوط به آن بحث کند، علم منطق نیز محور معینی برای بحث دارد که از آن در اصطلاح منطقی به «معرِّف» و «حجّت» یاد میشود، یعنی موضوع و محور مباحث علم منطق یا تعریفهاست یا حجتها و استدلالها، و به طور کلی منطق دو چیز میخواهد به انسان بیاموزد:
یکی: راه صحیح و درست تعریف کردن و شناساندن.
دوم: راه درست استدلال کردن برای اثبات یک مسأله.
فایده علم منطق:
برای روشن شدن فایده منطق لازم است که اول فکر تعریف شود، زیرا تا فکر شناخته نشود، فایده منطق معلوم نخواهد شد. در تعریف فکر گفتهاند: تفکر عبارت است از مربوط کردن چند معلوم به یکدیگر برای به دست آوردن یک معلوم جدید و تبدیل کردن یک مجهول به معلوم. پس تفکر در حقیقت سیر حرکت ذهن از یک مطلوب مجهول به سوی یک سلسله مقدمات معلوم و سپس حرکت از آن مقدمات معلوم به سوی آن مطلوب برای تبدیل آن به معلوم است. ذهن وقتی فکر میکند و میخواهد از ترکیب معلومات خویش مجهول را برایش معلوم کند باید به آن معلومات شکل و نظم خاصی بدهد.
منطق به انسان میآموزد که این شکل و نظم را چگونه باید انجام داد تا نتیجه حاصل شود، بنابراین فایده و کاربرد منطق این است که حرکت ذهن را در هنگام تفکر تحت کنترل خود قرار میدهد تا صحیح نتیجه گیری کند. به عنوان مثال جریان یک استدلال در عالَم ذهن، مانند یک ساختمان است. یک ساختمان آنگاه کامل است که هم مصالحش بیعیب باشد و هم شکل ساختمان روی اصول و قواعد صحیح ساختمانی باشد. مثلاً اگر گفته شود «زید انسان است و هر انسانی ستمگر است پس زید ستمگر است» این استدلال از نظر شکل و صورت صحیح است اما از نظر ماده و مصالح فاسد است؛ زیرا آنجا که میگوییم هر انسانی ستمگر است درست نیست اما اگر بگوییم: «زید انسان است، زید عالم است، پس انسان عالم است» ماده و مصالح استدلال صحیح است اما شکل و نظام آن منطقی نیست. بنابراین نتیجه غلط است.
از مجموع آنچه بیان شد معلوم میشود که فایده منطق این است که خطا سنج است و انسان را از اشتباه در اندیشیدن آگاه میکند. چه اینکه مراعات قوانین منطق سبب میشود که انسان دچار مشکل در اندیشیدن نشود.
مثلاً در استدلال دوم مشکل آن است که هیچ یکی از دو مقدمه قیاس کلی نیست. در حالیکه در قیاس شکل اول باید مقدمه اول (صغرا) موجبه باشد، و مقدمه دوم (کبری) کلی باشد. مثلاً منطق به انسان میآموزد این گونه صورت قیاس تشکیل شود تا نتیجه حاصل گردد:
زید عالم است. هر عالم علم دارد. پس زید علم دارد. یا بر اساس موازین منطقی اینگونه باید گفت: زید انسان است، هر انسان مخلوق خداست، پس زید مخلوق خداست.
تاریخچه علم منطق:
منطق، به معنای وسیع آن یعنی اندیشه، فکر و از طریق امور و مسایل معلوم، امور و مسائل مجهول را به دست آوردن. واین امری است که در فطرت و سرشت انسان نهفته است و هر انسانی چه عالم و چه غیر عالم، با رهنمای فطرتش همواره به وسیله امور معلوم، امور مجهول را کشف میکند. از این نظر نمیتوان پیشینه تاریخی برای منطق ذکر نمود؛ چون از روزی که انسان خلق شده منطق، معنای یاد شده را داشته است اما علم منطق به عنوان یک دانش مدوّن و با قواعد خاص، از متون یونانی ترجمه شده و به سرعت در میان مسلمین گسترش یافت و اضافاتی به آن ملحق شد و به سر حد کمال رسید. بزرگترین منطقی که در میان مسلمین تدوین شد، منطق شفای بوعلی سینا است که چندین برابر منطق ارسطو میباشد، منطق ارسطو را حنین بن اسحاق از یونانی به عربی ترجمه کرده که به اعتراف بسیاری از کارشناسان از بهترین ترجمههای آن منطق محسوب میشود.
درباره کتاب:
کتاب درآمدی بر منطق، تالیف حجة الاسلام محمود منتظری مقدم، برای کسانی که به تازگی قصد آشنایی با این علم را دارند بسیار مناسب میباشد. این کتاب در حدود ۱۸۹ صفحه و در قالب ۲۰ درس، به بیان مطالب اساسی و کلی در مورد علم منطق میپردازد. در پایان هر درس، چکیده مطالب آن درس و تعدادی پرسش و یک پژوهش وجود دارد که پرداختن به آنها باعث یادگیری بهتر و تثبیت هرچه بیشتر مطالب در ذهن دانشپژوه خواهد شد.
مطالب این کتاب به این ترتیب است:
بخش اول: مقدمات
درس اول: چرایی، تعریف و موضوع منطق
درس دوم: مباحث منطق
بخش دوم: منطق تصوّرات
درس سوم: منطق و بحث الفاظ
درس چهارم: نسبتهای چهارگانه
درس پنجم: تعریف
درس ششم: روش ارائه اقسام تعریف
بخش سوم: منطق تصدیقات (۱): روش درست استدلال به لحاظ صورت
درس هفتم: قضیه و اقسام آن
درس هشتم: استدلال مباشر (۱)
درس نهم: استدلال مباشر (۲)
درس دهم: استدلال غیر مباشر، استقراء، تمثیل و قیاس
درس یازدهم: قیاس استثنایی و اقسام آن
درس دوازدهم: قیاس اقترانی، اقسام و اشکال آن
درس سیزدهم: شرایط قیاس اقترانی
بخش چهارم: منطق تصدیقات (۲): روش درست استدلال به لحاظ ماده
درس چهاردهم: مواد و مبادی استدلال
درس پانزدهم: صناعات خمس؛ برهان
درس شانزدهم: اقسام برهان
درس هفدهم: مغالطه و انواع مغالطه درونی
درس هجدهم: انواع مغالطه بیرونی
درس نوزدهم: جدل
درس بیستم: خطابه و شعر