80 عدد
پایه 4 - ترم 1
37:37:00 ساعت
انجمن تخصصی
نمونه ای از سرفصل های دروس
- شرايط و اسباب حج
- ادامه شرايط و اسباب حج
- ادامه شرايط و اسباب حج
- شرايط حج - استطاعت
- شرايط حج - استطاعت
- شرايط حج - استطاعت
- شرايط حج - استطاعت
- من مات بعد الاحرام و ...
- ارتداد در حج
- اسباب حج
توضیحات درس
معرفی استاد
پرسش و پاسخ
معرفی اجمالی علم فقه (۳):
تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی (۱):
فقه شیعی دورههای متعددی را سپری کرده است که هر یک مشخصات و ویژگیهای خاصی دارد. در هر دوره، فقیهانی ظهور کردهاند و هر یک نقشی در پیشرفت فقه داشتهاند. از اولین دوره بعد از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که فقه شیعه به واسطه وجود امامان صرفا بیان احادیث بود تا دوره معاصر، این علم دستخوش تغییرات روشی و محتوایی زیادی قرار گرفته است. در ادامه به توضیح اجمالی دورههای مختلف تاریخ فقه شیعی میپردازیم:
دوره اول: عصر تشریع:
عصر تشریع، دوره ۲۳ ساله بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله است که از آغاز بعثت تا پایان عمر ایشان را شامل میشود. فقه اسلامی در این دوره به یکباره پدیدار نشد؛ بلکه به صورت تدریجی ظهور یافت؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه و آله، فقه و احکام الهی را به صورت تدریجی به مسلمین ابلاغ مینمودند، و هر چند وقت یکبار که یکی از مسائل فقه و احکام الهی را که از ناحیه خداوند دریافت کرده بودند به مردم ابلاغ مینمودند. پیروان ایشان نیز بدون هیچ واسطه به خود ایشان مراجعه میکردند. گاهی اوقات نیز پیامبر صلی الله علیه و آله، برخی از اصحاب خویش را به پارهای از مناطق مسلمان نشین روانه میکردند تا مسائل فقهی و احکام شرعی را بیان کنند. همانطور که معاذ بن جبل را برای تبلیغ دین و بیان مسائل شرعی به سوی یمن روانه کردند. رشد فقه اسلامی در این مرحله از این حد فراتر نرفت.
در این دوره، تنها اثری که در همان دوره یا با فاصله اندکی بعد از ایشان جمع و تدوین شد و از تحریف مصون مانده است، قرآن کریم است. تشریع و به دست آوردن احکام نیز در این دوره، وحی الهی است و پیامبر تمامی احکام مورد نیاز مسلمانان را از طریق وحی از جبرئیل دریافت نمودند. مواردی که در همان زمان مورد نیاز بود را خودشان بیان کردند و مواردی که بعدها مورد نیاز مسلمانان میشد را به حضرت علی علیهالسلام آموختند و ایشان آنها را در کتابی ثبت نمودند.
در این مرحله، به تمام مباحث شرعی از جمله اصولی، فرعی، اخلاقی و غیره فقه گفته میشد و به کسی که با آیات قرآن کریم و مباحث آن آشنا بود، قاری گفته میشد نه فقیه. از آنجا که همه اصحاب و یاران پیامبر صلی الله علیه و آله ، اهل نظر و فتوا نبودند این امر تنها به حافظان و قاریان قرآن اختصاص داشت که با آیات قرآن و ارتباط آنها با یکدیگر کاملا آشنا بودند. پس از توسعه شهرهای اسلامی و توسعه سواد و علمآموزی میان مسلمانان و زیاد شدن کسانی که نسبت به قرآن کریم عالم بودند، کم کم، واژه فقیه به جای قاری و حافظ به کار رفت.
دوره دوم: عصر تفسیر و تبیین:
این دوره، از زمان رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله شروع و تا پایان غیبت صغری ( ۳۲۹ ه) ادامه دارد. در این عصر به جهت حضور امامان، شیعیان برخلاف اهل سنت، احتیاجی به اجتهاد پیدا نکردند. هرچند کسانی که از محل زندگی امامان دور بودند، به صورت سادهای در مسائل اجتهاد میکردند؛ مثلا ناگزیر بودند به روایات معتبر، یا به ظواهر قرآن یا حدیث نبوی و یا روایات امامان علیهمالسلام عمل کنند.
امتیازات این دوره: با وجود اینکه در این دوره، اجتهاد به صورت گسترده مطرح نبود در عین حال دارای امتیازاتی است که عبارتند از:
۱- کثرت احادیث: در این دوره، تدوین و جمع آوری احادیث از همان زمان زندگانی پیامبر صلی الله علیه و آله توسط حضرت علی علیهالسلام شروع و این سیره توسط اصحاب امامان ادامه یافت، درحالیکه نگارش و نقل احادیث و سنت پیامبر، حداقل تا زمان عمر بن عبدالعزیز در بین اهل سنت ممنوع بوده است.
۲- رد قیاس و استحسان: شیعه در این دوره، در مسائل عملی و فقهی خود به ائمه علیهمالسلام مراجعه میکرد و با مراجعه به ایشان، تمامی مسائل مورد نیاز خود را از طریق حجت الهی حل میکرد، در حالیکه اهل سنت به واسطه نداشتن منبع کافی برای مسائل خود، به قواعد غیر معتبری چون قیاس، استحسان، مصالح مُرسَله، سدّ و فتح ذرایع استناد میکردند.
۳- کثرت اختلاف و صدور اخبار علاجیه: در سده اول صدر اسلام، نقل حدیث ممنوع بود و شیوع کمی داشت، اما در عصر صادقین علیهماالسلام نقل حدیث گسترش یافت. در این زمان، افرادی به انگیزههای مختلف مذهبی و شخصی، اخباری را جعل کردند و در میان اخبار وارد کردند. به همین جهت در بین احادیث، تعارض و اختلاف پدید آمد و نیاز به ملاکهایی برای شناخت اخبار صحیح از اخبار جعلی و غیر معتبر احساس میشد. این روایات که به نام اخبار علاجیه معروفند؛ از سوی امامان معصوم علیهمالسلام، بیان شدند.
۴- وجود تقیه: به جهت وجود اختلافات مذهبی زیاد در میان مسلمانان، برخی از دشمنان ائمه علیهمالسلام، فضا را بر علیه شیعیان تیره ساخته بودند. امامان نیز که از این مسئله آگاه بودند، گاهی اوقات در ظاهر، احکام را موافق با اهل سنت بیان میکردند تا اختلاف نظر میان شیعه و اهل سنت مشخص نشود.
۵- فقها: فقیهان این دوره، غالبا فقط احادیث فقهی را نقل میکردند و هیچگاه در آن تصرف نمیکردند، با این حال، از این جهت که دارای فهم و استنباط خاصی بودند، میتوان به آنان فقیه گفت. این فقها در سه گروه قرار میگیرند و عبارتند از: علی بن ابی رافع، سعید بن مسیب، قاسم بن محمد بن ابی بکر، ابو خالد کابلی، زراره بن اعین شیبانی، معروف بن خرّبوذ، برید بن معاویه عجلی، ابوبصیر اسدی، محمد بن مسلم بن رباح، جمیل بن دراج، عبدالله بن مسکان، عبدالله بن بکیر بن اعین، حماد بن عیسی، یونس بن عبدالرحمن، صفوان بن یحیی بجلی کوفی، محمد بن ابی عمیر، حسن بن محبوب، احمد بن محمد بن ابی نصر.
دوره سوم: عصر محدثان:
این دوره، از حدود غیبت کبری (یعنی اواسط نیمه اول قرن چهارم) تا نیمه اول قرن پنجم را دربرمیگیرد. رهبران این دوره که از بزرگترین محدثان و فقهای شیعه امامیه شمرده میشوند، غالبا در دو شهر مذهبی و فرهنگی آن روزگار یعنی قم و ری زندگی میکردند. کتابهای حدیثی این دوره، اصلیترین منبع فقه شیعه امامیه را تشکیل میدادند و حکومت شیعی آلبویه در این عصر، در پیدایش و رشد فقه در این دوره نقش موثری داشت.
امتیازات: این دوره دارای امتیازات و ویژگیهای چندی است که برخی از مهمترین آنها عبارتند از:
۱- تدوین مهمترین منابع حدیثی شیعه.
۲- تالیف اولین کتابهای فقهی فتوایی.
۳- وجود دانشمندان بزرگ و معروفی به ویژه در علم حدیث.
کتابهای فقهی: کتابهای فقهی این دوره، به چند صورت ارائه شد:
۱- کتابهایی به صورت پاسخ به سوالات فقهی؛ مانند جواب المسائل البصریات، جواب المسائل القزوینیات، جواب المسائل الکوفیات، جواب المسائل المصریات، جواب المسائل الواسطیه که به نقل نجاشی، همه اینها از تالیفات شیخ صدوق بوده است.
۲- کتابهایی که در ابتدا برای شخص خاصی نوشته شده بودند؛ مانند «رسالة الی ولده» که علی بن بابویه به فرزندش صدوق نوشت.
۳- کتابهایی که برای گروهی خاص نوشته شده بود؛ مانند جواب مسأله نیشابور.
۴- کتابهایی که در مورد بخشی از مسائل فقهی یا باب خاصی از فقه نوشته شده است؛ مانند الاعتکاف، التیمم و جامع الحج و جامع فقه الحج.
۵- کتابهایی که در قسمتی از فقه و یا دوره کامل فقه نوشته شده است؛ مانند مقنعه و هدایه.
فقیهان: در این دوره نیز، به جهت نزدیکی به عصر ظهور ائمه علیهمالسلام، هنوز بازار حدیث رونق داشت و مسائل فقهی به صورت نقل حدیث مطرح میشد و شخصیتهای فقهی نیز با عنوان محدث معروف شده بودند. برخی از معروفترین فقیهان این دوره عبارتند از: علی بن ابراهیم قمی، محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، جعفر بن محمد بن جعفر قولویه، علی بن حسین بن موسی بن بابویه (شیخ صدوق).
کفایت بذل در زاد و راحله
سلام علیکم و رحمة الله عبارت «« ولزوم تعليق الواجب بالجائز يندفع،»» را متوجه نمی شوم؟ آیا اصطلاحی است؟ (ويكفي البذل) للزاد والراحلة (في تحقق الوجوب) على المبذول له. (ولا يشترط صيغة خاصة) للبذل من هبة، وغيرها من الأمور اللازمة ، بل يكفي مجرده بأي صيغة اتفقت، سواء وثق بالباذل أم لا، لإطلاق النص ، «« ولزوم تعليق الواجب بالجائز يندفع،»» بأن الممتنع منه إنما هو الواجب المطلق، لا المشروط كما لو ذهب المال قبل الإكمال، أو منع من السير ونحوه من الأمور الجائزة المسقطة للوجوب الثابت إجماعا