شرح لمعه 1 (طهارت-صلاة)

شرح لمعه 1 (طهارت-صلاة)

الروضة البهیة فی شرح اللمعة الدمشقیه معروف به شرح لمعه، اثر مرحوم شهید ثانی(ره) است. این کتاب شرحی است که بر لمعه‌ دمشقیه‌ شهید اول(ره) نگاشته شده است و یکی از مهم ترین کتاب‌های آموزشی فقهی در حوزه‌های علمیه می‌باشد و مشتمل بر تمام ابواب فقه است. بخش اول درس شرح لمعه 1 در ترم اول پایه چهارم توسط استاد حجة الاسلام و المسلمین اسلامی در 128 جلسه و بر محور مبحث کتاب طهارت و صلاة تدریس شده است.

تعداد دروس
تعداد دروس
128 عدد
ترم
ترم
پایه 4 - ترم 1
مدت آموزش
مدت آموزش
45:48:00 ساعت
پرسش و پاسخ
پرسش و پاسخ
انجمن تخصصی

نمونه ای از سرفصل های دروس

  • تعداد نمازها (1)
  • تعداد نمازها (2)
  • اوقات نماز (1)
  • اوقات نماز (2)
  • اوقات نماز (3)
  • اوقات نماز (4)
  • اوقات نماز (5)
  • اوقات نماز (6)
  • احکام قبله (2)
  • احکام قبله (3)
  • توضیحات درس

  • معرفی استاد

  • پرسش و پاسخ

معرفی اجمالی علم فقه (۲):

سعی می‌شود در معرفی سلسله دروس شرح لمعه که در مدرسه علمیه مجازی امام صادق علیه‌السلام تدریس شده است مطالب مفید و ارزشمندی در مورد علم فقه، شهید اول، شهید ثانی، کتاب لمعه و شرح لمعه خدمت طلاب گرامی ارائه شود.

مباحثی که در معرفی سلسله دروس شرح لمعه ارائه می‌شود به شرح زیر است:

* ترم چهارم: 

معرفی درس شرح لمعه ۱: معرفی اجمالی علم فقه (بخش دوم): حکم شرعی، ادله و منابع فقه (کتاب، سنت، عقل، اجماع).

(مطالب اولیه در مورد علم فقه، ضمن معرفی درس عروة الوثقی، در ترم ۲ بیان شد).

معرفی درس شرح لمعه ۲: معرفی اجمالی علم فقه (بخش سوم): تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی (بخش اول): دوره اول، دوم و سوم تاریخ فقه شیعی.


* ترم پنجم: 

معرفی درس شرح لمعه ۳: معرفی اجمالی علم فقه (بخش چهارم): تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی (بخش دوم): دوره چهارم، پنجم، ششم و هفتم تاریخ فقه شیعی.

معرفی درس شرح لمعه ۴: معرفی اجمالی علم فقه (بخش پنجم): تاریخچه فقه و اجتهاد شیعی (بخش سوم): دوره هشتم، نهم و دهم تاریخ فقه شیعی.

معرفی درس شرح لمعه ۵: درباره مؤلف شرح لمعه (شهید ثانی) و معرفی کتاب.

 
حکم شرعی: 

حکم در اصطلاح فقهی، خطابی است شرعی که به‌صورت مستقیم یا غیر مستقیم به فعل مکلّف تعلق می‌گیرد. احکام، دسته‌بندی‌ها و اقسام گوناگونی دارند. احکام وضعی و تکلیفی دو قسم از مهم‌ترین اقسام حکم شرعی‌اند. احکام اولی، ثانوی و احکام حکومتی و ولایی از دیگر اقسام مهم حکم شرعی‌اند.


ادله احکام و منابع فقه:

کتاب: 
در اصطلاح فقه و اصول منظور از کتاب، قرآن کریم است که اولین و مهم‌ترین سرچشمه تشریع احکام و منبع فقه اسلامی است. قرآن، دربردارنده قوانین الهی و معیار داوری میان اخبار و احادیث بوده و خواهد بود و بر همین اساس است که از زمان نزول بر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله تا به امروز و برای همیشه به عنوان اولین مرجع احکام مورد توجه فقهای اسلامی بوده و خواهد بود. تاریخ فقاهت و اجتهاد، خود گواه این مدعاست. مهم‌ترین نقش قرآن کریم در زمینه فقه، مربوط به آیات الاحکام است. معروف است که حدود ۵۰۰ آیه از آیات قرآن، در مورد مباحث فقهی و در زمره آیات الاحکام است. 
البته استنباط احکام شرعی از قرآن، نیازمند تسلط بر علوم زبانی و ادبی (از جمله لغت و نحو و معانی و بیان)، علوم قرآنی (از جمله شناخت ناسخ و منسوخ و محکم و متشابه و اسباب نزول)، مبادی فقه و اصول فقه است. 

سنّت: 
در اصطلاح فقها، سنت عبارت است از قول، فعل و تقریر معصوم. مراد از تقریر این است که شخصی در برابر معصوم، کاری انجام دهد و معصوم او را از آن کار باز ندارد؛ البته به شرطی که معصوم امکان نهی داشته باشد، مثلاً در وضعیت تقیه نباشد.

در بین اهل سنت، سنت منحصر به قول، فعل و تقریر پیامبر صلی الله علیه و آله است. اما از آنجا که به اعتقاد شیعیان، امامان از جانب خداوند منصوب‌اند و در کلام پیامبر به عنوان جانشینان ایشان معرفی شده‌اند، قول، فعل و تقریر ایشان نیز به عنوان سنت معتبر و منبعی برای استنباط احکام شرعی مورد پذیرش بوده است.


عقل: 
از عقل در فرایند استنباط فقهی استفاده می‌شود و به عنوان منبع حکم شرعی در کنار کتاب و سنت به شمار می‌آید. هم‌چنین برای اثبات اعتبار و صحت متون دینی نیز از عقل استفاده می‌شود. عقل، برخی از قواعد استنباط حکم شرعی را کشف می‌کند و ملاک و معیار احکام شرعی نیز به کمک عقل به دست می‌آید.


اجماع: 
اجماع از منابع چهارگانه استنباط احکام شرعی به شمار می‌رود و در بخش حُجج و امارات اصول فقه از جنبه‌های گوناگون مورد بحث قرار گرفته است. اهل سنت، آن‌را به صورت مستقل، معتبر و یکی از ادله چهار یا سه گانه استناط حکم می‌دانند و به خاطر همین اهمیت، آنان را اهل سنّت و جماعت می‌گویند.

اما فقهای امامیه، اجماع را به عنوان یک دلیل مستقل در کنار قرآن و سنت به شمار نمی‌آورند، بلکه معتقدند اجماع از آنجا که از رأی و نظر امام معصوم خبر می‌دهد، حجت و قابل استناد است.

  • سلام علیکم خدا قوت منظور از ( مسجدا ) در روایت « جعلت لی الارض مسجدا و طهورا » کدامیک از مطالب زیر است؟ 1. باید بر زمین سجده کرد 2. در دین اسلام در هر کجای از زمین می شود نماز خواند در حالیکه مثلا یهودیان فقط باید در عبادتگاه هایشان نماز بخوانند متشکرم

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم و رحمة الله در قسمت مطهرات با عبارت « (وانقلاب الخمر خلا) وكذا العصير بعد غليانه واشتداده. » مواجه می شویم: 1. منظور از « خمر » چیست؟ 2. چگونه تبدیل به سرکه می شود؟ 3. آیا همه مسکرات بعد از غلیان و غلیظ شدن و تبخیر دو سومشان تبدیل به سرکه می شوند؟ از حوصله و وقتی که قرار می دهید بسیار سپاسگزارم

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم و رحمة الله سلام علیکم در تدریس اساتید می بینم که هر جا نصی بر مقدار نزح نباشد می گویند مختاریم تمام آب یا 40 دلو یا 30 دلو را بکشیم!!! خب این راه حل را از کجا آورده اند؟ در کتاب هم عبارت ما لا نص فیه اولین بار در متن زیر آمده است (ونزح كر للدابة): وهي الفرس ، (والحمار والبقرة) وزاد في كتبه الثلاثة البغل. والمراد من نجاستها المستندة إلى موتها.هذا هو المشهور، والمنصوص منها مع ضعف طريقه " الحمار والبغل " وغايته أن يجبر ضعفه بعمل الأصحاب. فيبقى إلحاق الدابة والبقرة «« بما لا نص فيه أولى »»

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم و رحمة الله در متن زیر عصر عنبی ای که جوشیده شده است و غلیظ شده و دو سوم آن تبخیر نشده است را جزء نجاسات شمرده اند ولم يذكر المصنف هنا من النجاسات العصير العنبي إذا غلا واشتد ولم يذهب ثلثاه، لعدم وقوفه على دليل يقتضي نجاسته كما اعترف به في الذكرى والبيان. لكن سيأتي أن ذهاب ثلثيه مطهر، وهو يدل على حكمه بتنجسه فلا عذر في تركه. وكونه في حكم المسكر كما ذكره في بعض كتبه. لا يقتضي دخوله فيه حيث يطلق، وإن دخل في حكمه حيث يذكر. 1. منظور از عصیر عنبی چیست؟ آیا آبی است که بعد از فشردن انگور از آن خارج می شود؟ 2. اگر عصیر عنبی مست کننده باشد چگونه می شود نجس محسوب شود درحالیکه مایع بالاصالة نیست؟ 3. منظور از غلیان؛ جوششی است که طبیعی رخ می دهد یا اگر روی آتش گذاشته شود هم همین طور است؟

    مشاهده جواب
  • سلام علیکم و رحمة الله در صلاة خوف؛ شرط دومی را که مرحوم شهید اول می فرمایند را متوجه نمی شوم!!! ولها شروط أشار إليها بقوله: (ومع إمكان الافتراق فرقتين) لكثرة المسلمين، أو قوتهم: بحيث يقاوم كل فرقة العدو حالة اشتغال الأخرى بالصلاة، وإن لم يتساويا عددا. ««««« (و) كون (العدو في خلاف) جهة (القبلة) إما في دبرها أو عن أحد جانبيها: بحيث لا يمكنهم القتال مصلين إلا بالانحراف عنها، أو في جهتها مع وجود حائل يمنع من قتالهم.»»»»»

    مشاهده جواب
برای ارسال سوال لطفا وارد شوید.
  • برای مطالعه دروس
    ثبت نام کنید!
×
کارایی بهتر در اپلیکیشن
ارتباط با ما