در سوگ تو، با سوز درون میگریم
از نیل و فرات و شط، فزون میگریم
گر چشمه چشم من، بخشکد تا حشر
از دیده به جای اشک، خون میگریم
«لَئِن اَخَّرتَنِي اَلدُّهُورُ وَ عاقَني عَن نَصرِکَ المَقدُور فَلاَندُبَنَّکَ صَباحَاً وَ مَساءً وَ لَاَبکَينَّ عَلَيکَ بَدَلَ الدُمُوعِ دَمَاً ، اگر زمانه مرا تأخير انداخت و مقدرات مرا از ياری تو جلوگيری کرد، صبح و شب به ياد مصائب تو گريه میکنم و از بام تا شام سرشک از ديده میبارم و ندبه مینمايم و به جای اشک خون میگريم.» (زیارت ناحیه مقدسه)
جان عالم به فدای قلب عالم امکان!
ایشان که هر صبح و شامشان چون محرم است و عاشورا!
و شیعه چیست جز اقتداکننده به امام خویش!
دیگر بار محرم آغاز میشود و غمی جانفرسا و دردی عظیم دلهای شیعیان را لبریز میدارد و چه رمزی است میان این غم عظیم و آغازین روز محرم؟ و چه زیبا و روشن مولای شیعیان پرده از این راز جانسوز برمیدارند آنجا که در روایتی معروف فردی به امام صادق علیهالسلام عرضه میدارد: آقای من! فدایتان شوم... وقتی کسی میمیرد یا کشته میشود جلسه عزا بعد از مرگ او میگیرند و من مشاهده میکنم که شما و شیعیانتان از اول ماه محرم قبل از شهادت اقامه عزا میکنید. حضرت فرمودند: این چه حرفی است!
"هنگامی که اول ماه محرم میشود ملائکه پیراهن امام حسین علیهالسلام را در آسمان میآویزند در حالیکه پاره پاره شده از ضربههای شمشیر و آغشته به خون است. ما و شیعیانمان این پیراهن را با چشم بصیرت و نه بصر میبینیم پس اشکهای ما سرازیر میشود."
خاطره کربلا بسيار جانسوز و غمبار است. اما هيچکس عمق آن فاجعه را مانند امام زمان علیهالسلام درک و لمس نمیکند. عمق این غم عظیم در عبارات جانسوز آقا و مولایمان در زیارت ناحیه مقدسه قلب شیعیان را به خون مینشاند و چشمانشان را با سیل اشک قرین میدارد و چطور شیعه اینگونه نباشد که اقتدای به امامش در تمام حالات وحرکات و مسیرها و اهداف در یک واژه معنا میگردد و آن عاشوراست.
آری باید دانست که حرکت امام حسین علیهالسلام نه یک هجرت و نه یک مسافرت معمولی؛ بلکه یک فرهنگسازی آشکار برای کسانی است که با تکیه بر پرچم سرخ حسینی و امید به خیمه سبز مهدوی قدم در راه پیشرفت مبتنی بر عدالت گذاردهاند. آنان که زندهاند به نام حسین علیهالسلام و زندگی میکنند به نام مهدی عجلاللهتعالیفرجهالشریف.
آری از نوای غریبانه استغاثه امام حسین علیهالسلام سالها و قرنها میگذرد. اما انعکاس آن را میتوان در لحظه لحظه تاریخ به گوش جان شنید، این فریاد نه تنها رو به خاموشی و افول نگذاشته، بلکه هر روز رساتر و پرصلابتتر، خروش و جوشش آزادگان عالم را افزوده است.
گویا امام حسین علیهالسلام سالها و قرنها چشم به راه دوخته و به انتظار نشستهاند تا امام عصر عجاللهتعالیفرجهالشریف ندایشان را پاسخ گویند و پرچم بر زمین ماندهشان را به دوش گیرند و داغهای کهنهشان را التیام بخشند و آرمانهای بلندشان را جامه عمل بپوشانند.
روز ظهور، هنگام پاسخ به استغاثه مظلومانه امام حسین علیهالسلام است و حضرت مهدی علیهالسلام پاسخ دهنده آن. نهال عاشورا در عصر ظهور به ثمر مینشیند و یاران وفادار و فداکار امام حسین علیهالسلام الگوی حسینی بودن و زینبی ماندن را به منتظران واقعی عرضه میدارند.
گویا نهضت نینوا، نهال و بذری بود که در روز عاشورا کاشته شد تا در گذر زمان، رشد کند و در عصر ظهور، به ثمر بنشیند. در عصری که همه پیامبران و امامان علیهمالسلام در انتظار فرارسیدن آن بودهاند. عصری که در آن وعدههای الهی بر حکومت جهانی حق و عدل تحقق مییابد و آیه استخلاف عینیت پیدا میکند.
امام حسین علیهالسلام به فرزندشان امام سجاد علیهالسلام فرمودند: ای فرزندم! به خدا سوگند، خون من از جوشش نمیافتد تا آنکه خداوند مهدی علیهالسلام را برانگیزد و انتقام خونم را بگیرد.
عیسیالخشاب میگوید: از محضر امام حسین علیه السلام سؤال کردند: آیا شما صاحب این امر هستید؟
فرمودند: «لا و لکن صاحب الامر الطرید الشرید الموتور بابیه، المکنی بعمه، یضع السیف علی عاتقه ثمانیة اشهر ، نه من نیستم، بلکه صاحب این امر کسی است که از میان مردم کنارهگیری میکند و خون پدرش بر زمین میماند و کنیه او کنیه عمویش خواهد بود. آن گاه شمشیر بر میدارد و هشت ماه تمام شمشیر بر زمین نمیگذارد.»
«طرید» و «شرید» که هر دو به یک معنا است، از القاب حضرت ولیعصر علیهالسلام به شمار میآید. این دو عبارت در کلام امامان معصوم علیهمالسلام نیز به کار رفته و معنای آن کنار زده و رانده شده است. حاجی نوری (رحمة الله علیه) در معنای «شرید» میگوید: «رانده شده از مردمی که آن حضرت را نشناختند و قدر نعمت وجود او را ندانستند و در مقام شکرگزاری و مقام ادای حقش بر نیامدند، بلکه پس از این که از دست یافتن بر او ناامید شدند، به قتل و قمع ذریه طاهره ایشان پرداختند و به کمک زبان و قلم، سعی بر بیرون راندن نام و یاد او، از قلوب و اذهان مردم کردند.»
علامه مجلسی (رحمة الله علیه) درباره این حدیث می فرماید: «الموتور بابیه» یعنی کسی که پدرش را کشتهاند و طلب خونش را نکردهاند.
گویاتر از همه، در پیوستگی این دو رخداد عظیم و بینظیر تاریخ، کلام مولایمان حضرت بقیةالله روحی و ارواح العالمین له الفداء است که بعد از ظهور، بین رکن و مقام میایستند و ندا میدهند:
«الا یا اهل العالم انا الامام القائم ، آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم »
«الا یا اهل العالم انا الصمصام المنتقم، آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده»
«الا یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنه کام کشتند»
«الا یا اهل العالم ان جدی الحسین طرحوه عریانا، بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را عریان روی خاک افکندند»
«الا یا اهل العالم ان جدی الحسین سحقوه عدوانا ، آگاه باشید ای جهانیان که جد من حسین را از روی کینه توزی پایمال کردند»
آری اولین کلام حضرت مهدی عجاللهتعالیفرجهالشریف، یاد امام حسین علیهالسلام است که همواره یاد او، در دل هر انسان آزاد مرد و طالب حقی زنده است و این مصیبت عظمی، جز با ظهور فرزندش تسلی نمییابد.
محمد بن حمران میگوید: امام صادق علیهالسلام فرمودند: چون جریان شهادت امام حسین علیه السلام واقع شد، فرشتگان به درگاه الهی نالیدند و خروش بر آورده، به خداوند عرض کردند: بار خدایا! آیا با حسین که انتخاب شده تو و فرزند پیامبر توست اینچنین رفتار شود؟ خداوند سایه قائم را در برابر آنان در حالت ایستاده مجسم کرد و فرمود: با این (قائم) از ستمکنندگان به حسین انتقام خواهم گرفت.
و امام محمد باقر علیهالسلام میفرمایند: امام حسین علیهالسلام شب عاشورا به اصحابشان فرمودند:
«... فابشروا بالجنة، فوالله انما نمکث ماشاء الله تعالی بعد ما یجری علینا، ثم یخرجنا الله و ایاکم حین یظهر قائمنا فینتقم من الظالمین، و انا و انتم نشاهدهم فی السلاسل و الاغلال و انواع العذاب و النکال...،بشارت باد شما را به بهشت، به خدا قسم که بعد از آنچه بر ما جاری شود، مکث خواهیم کرد آنقدر که خدای تعالی خواسته باشد، پس بیرون میآورد ما و شما را در آن هنگامی که قائم ما ظاهر شود، پس انتقام خواهد کشید از ظالمان، و ما و شما مشاهده خواهیم کرد ایشان را در سلاسل و اغلال و گرفتار به انواع عذاب و نکال...» خدمت در محضر امام حسین علیهالسلام و توفیق یاری حضرت و شمشیر زدن در رکاب ایشان، بزرگترین توفیقات الهی بود که نصیب عدهای از خواص عصر امام حسین علیهالسلام شد. همچنان که فراهم نمودن شرایط و مقدمات ظهور حضرت ولی عصر علیهالسلام و توفیق جنگیدن در رکاب آن بزرگوار، از دیگر موهبتهای الهی است که نصیب عدهای از خواص میشود.
آری یاری امام مهدی علیهالسلام عبادتی بزرگ است، چرا که در حقیقت خدمت به تمام پیامبران و اوصیا و امامان معصوم علیهمالسلام میباشد، زیرا ایشان آخرین حجت الهی است و اراده خداوند بر آن تعلق یافته که زحمات طاقت فرسای همه پیامبران را، به دست با کفایت آخرین حجت خود به ثمر رساند. اگر نهضت جهانی آن ولی الله اعظم علیهالسلام، از برنامه جهانی خلقت حذف شود، برنامه همه پیامبران عقیم گشته و هدف نهایی فرستادن رسولان و تشریع ادیان ضایع و تباه میشود.
خدمت به امام عصر علیه السلام، مطلوب امام صادق علیه السلام نیز بوده است. «خلاد ابن قصار میگوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدند: آیا قائم متولد شده است؟ فرمودند:«لا ولو ادرکته لخدمته ایام حیاتی ، نه متولد نشده ولی اگر من او را درک مینمودم، همه عمر را با خدمتگزاری او سپری میکردم.»
هنگامی که امام معصوم علیهالسلام در حق حضرت بقیةالله علیهالسلام چنین تعبیری به کار میبردند، مقام رفیع یاران آن حضرت و ارزش خدمت به آیین «انتظار» روشن میگردد.
و امروز در محرمی دیگر کجایند یاران مهدی فاطمه سلاماللهعلیهما که دیگر بار خیمه فرزند فاطمه زهرا سلام الله علیها خالی و بییاور نماند!
کجایند چشمانی که همراه مولایشان به خون نشینند!
و کجایند آنان که چون بحرالعلوم حقیقت یاری مولایشان را به چشم ببینند درروز عاشورایی که موج سوگواران از هر سو، به سوی کربلا در حرکت بودند. علامه بحرالعلوم (رحمة الله علیه) نیز به همراه گروهی از طلاب، به استقبال عزاداران و سینه زنان حرکت کردند. در فاصله نه چندان دوری از کربلا، محلی به نام «طویریج» هست که دسته سینه زنی آنان و سبک سوگواریشان مشهور است.
هنگامیکه علامه و همراهانش به آنان رسیدند، ناگهان علامه با آن کهولت سن و موقعیت اجتماعی و علمی، لباس خویش را به کناری نهاده، و سینه خویش را گشود و در صف سینه زنان، با شوری وصف ناپذیر به سینه زدن پرداخت.
علما و طلاب که همراه ایشان جهت استقبال سوگواران و دسته های عزاداری آمده بودند، هر چه تلاش کردند تا مانع کار ایشان شوند و از شور و احساسات گرم و عارفانه او بکاهند، نه تنها موفق نشدند، بلکه گروهی از آنان، چنان تحت تاثیر ایشان قرار گرفتند که به او پیوستند و گروهی دیگر نیز برای حفظ ایشان که مبادا بر اثر موج جمعیت زیر دست و پا بیفتند و دچار ناراحتی و صدمه شوند به مراقبت از ایشان پرداختند.
سرانجام مراسم پرشور سوگواری و سینه زنی پایان یافت و آن سید بزرگوار، لباس خود را پوشیده، به خانه بازگشتند. یکی از خواص، از ایشان میپرسد: چه رویدادی پیش آمد که شما چنان دچار احساسات پاک و خالصانه شدید که آن گونه سر از پا نشناخته، لباس از تن درآوردید و به عزاداران پیوستید؟
آن مرحوم در پاسخ گفتند: حقیقت آن است که با رسیدن به دسته سوگواران و سینه زنان، به ناگاه چشمم به محبوب دلها، کعبه مقصود و قبله موعود، امام عصر علیهالسلام افتاد و دیدم آن گرامی مرد عصرها و نسلها، با سر و پای برهنه در میان انبوه سینه زنان، در سوگ پدر والایشان حسین علیهالسلام با چشمانی اشک بار به سر و سینه میزنند. به همین جهت آن منظره مرا به حالی انداخت که قرارم از کف رفت و سر از پا نشناخته، وارد صف سوگواران و سینه زنان شدم ودر برابر کعبه مقصود و قبله موعود، به سوگواری پرداختم.
«اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا مِمَّنْ تَنْصُرُهُ وَ تَنْتَصِرُ بِهِ لِدِینِک فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ .......اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَینِ اشْفِ صَدْرَ الْحُسَینِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَینِ اطْلُبْ بِدَمِ الْحُسَینِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَینِ انْتَقِمْ مِمَّنْ رَضِی بِقَتْلِ الْحُسَینِ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَینِ انْتَقِمْ مِمَّنْ خَالَفَ الْحُسَینَ اللَّهُمَّ رَبَّ الْحُسَینِ انْتَقِمْ مِمَّنْ فَرِحَ بِقَتْلِ الْحُسَین» (کامل الزیارات، ص ۲۳۸)
یا ربَّ الحُسَین بِحَقِّ الحُسَین اِشفِ صَدرَ الحُسَین بِظُهورِ الحُجَّة علیهالسلام.